انجمن علمی ، فرهنگی ، اخبار و اطلاعات نخبگان

اخبار و اطلاعات علمی ، فرهنگی ، ورزشی و موضوعات جالب و پر بازدید

انجمن علمی ، فرهنگی ، اخبار و اطلاعات نخبگان

اخبار و اطلاعات علمی ، فرهنگی ، ورزشی و موضوعات جالب و پر بازدید

انجمن علمی ، فرهنگی ، اخبار و اطلاعات نخبگان

عرض احترام خدمت همه نازنینان
از اینکه در خدمتتون هستم بسیار خوشحالم و بیتای مانای مهرآفرین رو شاکر .
عزیزان ، در این سایت نهایت سعی و تلاش بر این شده ، مطالبی که میتونه براتون جالب ، مفید و آپ دیت باشه رو ، خارج از هرگونه ساسی بازی و سیاسی کاری ، واضح و با صداقت ببینید و درک کنید!!! همچنین از نظریات و اخبار جالب پیرامون جامعه و افرادی دوست داشتنی و جالب ، چون فرماندهه پلس سپید موی و خندان ، دوست عزیزم جناب تیمسار طلایی , دکتر استاد اسطوره پروفسور محمد رضا تاجیک ، استاد دکتر ابراهیم متقی ، مهندس علی عابدزاده ریاست هواپیمایی کشوری ، مهندس یوفولوژ و محقق اسرار ناشناخته محمد فرخ ، سیاستمدار جوان ، فوق لیسانس و دکتری سراسری امیر همایون فرخ ، خلبان سپید موی و خوش اخلاقمون جناب استاد خلبان تیمسار قارصی ، خلبان اسطوره و دوست نازنینم محمد تحویلیان ، استاد سرکار خانم دکتر شهره انصاری رییس پژوهشکده ادبیات ، سرکار خانم استاد دکتر فاطمه فراهانی مدیر گروه فرهنگی دکتری دانشگاه علوم تحقیقات ، استاد دکتر سید رضا صالحی امیری وزیر سابق فرهنگ و ارشاد ، استاد دکتر محمدعلی نجفی ، وزیر و مشاور سابق رئیس جمهور ، ا دکتر محمدرضا مهرابی ریاست بخش آبزیان شیلات ایران و ، و ، و دوست عزیزم ، عقاب افسانه ای آسیا ، احمد رضا عابدزاده و ..... مطالب جالبی خواهم گذاشت که از اونها هم بهرمند خواهید شد . ۲ تن از دانشجویان و اساتید جوان آینده در امر نگارش مطالب ، در کمال افتخار در خدمت شما سرورام خواهند بود که در اینجا از محبت و الطافشون ، صمیمانه قدردانی میکنم .
بااحترام فراوان و سپاس از اینکه وبسایت حقیر رو دنبال میفرمایید .
با احترام
دکتر امیرآرش فرخ
تماس با من : 09128108355

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات

بنام کریم

درود بر شما 

مستحضر شدیم استاد ، جناب دکتر امیر آرش فرخ ، مرحله نهایی نامزدی انتخابات مجلس رو ، با استناد به پیامک رسیده از وزارت کشور و شورای نگهبان ، موفقیت آمیز توصیف کرده . وی تنها هدف خود در این جریان سیاسی رو ، رسیدگی به وضعیت بازنشستگان ، کارگران ، کارمندان و اتخاذ تصمیماتی پیرامون جامعه دانشجویی مطرح کرده . فرخ ، ثابت کرده دغدغه اصلی زندگی اش ، رسیدگی به وضعیت بیماری پدر گرانقدرش و سعی در برون رفت از شرایط سخت بوده ، دانشجویان ایشان نیز همیسه وی را سرآمد و الگوی علم و اخلاق دانسته اند . 

دکتر نخبه و جوان سرزمین پهناورمون که این روزها چهاردهمین کتاب خود تحت عنوان پریزاد را در دست نگارش دارد ، همچنان تدریس و آموزش را عاشقانه ادامه میدهد . این جوان خستگی گریز ، با ورود به چهل سالگی ، تبدیل له استادی پخته و شایسته ستایش شده است . البته قحبتهایی از احتمال انصراف امیر آرش فرخ ، از شرکن در این رقابت نیز از سوی وی مطرح شده . اخیرا ، در مصاحبه ای در صفحه اینستاگرام خود گفته بود ، احراز صلاحیت انتخابات شورای شهر ۱۴۰۰ و کسب رتبه سیصد از دوهزار و ششصد نفر ، مهم بود و امروز هم توانایی کسب احراز صلاحیت و موفقیت در انجام استعلامات انجام شده و تحقیقات صورت گرفته ، مهمتر از آوردن رای است . 

۰ نظر ۲۴ آذر ۰۲ ، ۰۹:۰۰
امیرآرش فرخ

بنام بی تا

عرض تسلیت پیشاپیش ایام محرم 

حاجت روا شید

۰ نظر ۲۷ تیر ۰۲ ، ۱۲:۱۳
امیرآرش فرخ

بنام خالق هفت آسمان

دکتر امیرآرش فرخ ، در پستی زیبا، ضمن تشکر از کادر درمان ، بازهم پرده از علاقه بیمانند به پدرش

برداشت .

۴ نظر ۱۴ آذر ۰۱ ، ۱۷:۰۶
امیرآرش فرخ

بنام خدای بلند آسمان 

فرخ همچنان مصمم و با هدف انتخابات ۱۴۰۴ ، طوفنده میتازد .

در این راه ، روز گذشته طی دعوت و دیداری که با ریاست محترم دانشگاه واحد ۳۰ تهران داشت ، مورد تجلیل و تقدیر قرار گرفت . 

دکتر توکلی ضمن اهدا لوحی بعنوان پاسداشت آموزش دوره های آزاد ، فرخ را متعجب کرده ، با همکاری خانم دکتر سالاریان ، حکم " مشاور پژوهشی " دانشگاه را نیز به وی اهدا و از او خواست همین مسیر را ادامه داده ، هم مفید و سازنده در مقام یک استاد دانشگاه و هم دنبال کسب هرچه بیشتر علم و اخلاق

در راه زندگی موفق و شخصی سرشار از افتخارش باشد .

حالا توکلی و سالاریان ، کلاسها ، سمینارها و گارگاههای آزاد خود را با خیال و تفکری آرام و محکم برقرار میکنند تا نام دانشگاهشان با سرعت بیشتری با درخشش علم و مهربانی فرخ ، به سمت نمونه شدن پیش رود .

روزی تئوریسین دوره اصلاحات ، دکتر محمدرضا تاجیک ، فرخ را تنها برازنده لقب " اسناد تبدیل تئوری به عمل "نامید .

امروز فرخ پاسخ این اعتمادها و برخی کم لطفی نزدیکان که بیشتر جنبه حسادت و ریا داشته را الگوی تصحیح مسیر خود قرار داده ، باشجاعت اعلام میکند هیچ خدایی از خدایش قوی تر نیست . وی میگوید آنقدر زمین خورده ام که خیلی خوب آداب برخاستن را یاد گرفته ام . این استاد جوان ، برای برخی فضا سازی ها اظهار تاسف میکند و میگوید هر جا احساس کنم مسیر اشتباه است ، مطمئنا آنرا عوض خواهم کرد . فرخ برای برخی از این افراد که با نامهای جعلی پیام میگذارند ، لبخند هدیه میدهد و آنان را به سان آدمکهایی تعبیر میکند که پیشرفت یک شخص ، آنها را ریز و ریز تر میکند .

#امیرآرش فرخ
# امیرآرش فرخ و اغتشاشات علمی

۰ نظر ۱۴ شهریور ۰۱ ، ۲۰:۳۳
امیرآرش فرخ

بنام دادار بی تا

بعد از انتخاب سرکار خانم دکتر فاطمه فراهانی ، مدیر گروه دکتری علوم فرهنگی دانشگاه علوم تحقیقات تهران بعنوان برترین استاد در سال ۱۴۰۱ ، امیرآرش فرخ ، ضمن تبریک و تمجید از استاد معزز و سابق خود ، هم در کانال اینستاگرام و طی تماسی ، کسب این موفقیت بزرگ را به فاطمه فراهانی تبریک گفت . لازم به ذکر است ، دکتر فراهانی ، استاد مشاور پایان نامه فرخ بود که به راهنمایی دکتر محمدرضا تاجیک و داوری دکتر شهره انصاری ، موفق به کسب نمره کامل و اخذ رتبه ممتاز گشت . همچنین فرخ با احتساب نمره پایان نامه ، با معدل بالای ۱۹ ، عنوان نفر دوم این دانشکده را به خود اختصاص داد.

 

۱ نظر ۲۰ ارديبهشت ۰۱ ، ۱۳:۲۳
امیرآرش فرخ

بنام بیتا

نقل شده ، دکتر امیرآرش فرخ که محمدرضا تاجیک ، استاد پر افتخار خود را در هیچ شرایطی تنها نمی‌گذارد ، همچنان بر این کار پایبند است . فرخ ، چه با تماسهای تلفنی و چه بصورت حضوری ، از عرایض مردی که ، پدر گفتمان ایران لقب گرفته ، بهره میبرد . 

دکتر محمدرضا تاجیک در نمایی دیگر ، برای فرخ جوان ، یک اسطوره از علم و اخلاق مداریست .

فرخ ، همچنان به دوستی دیرینه خود با پروفسور تاجیک ادامه میدهد و حتی برای روز ولن تاین ، روز عشق ، با نماد و سنبلی از عشق میانشان ، محضر استادش شرفیاب شده و دقایقی به گفتگو 

پرداخته بود .

 

۶ نظر ۲۷ بهمن ۰۰ ، ۱۸:۱۹
امیرآرش فرخ

بنام خدای بلند آسمان

با خبر شدیم ، دکتر امیرآرش فرخ که در حال تدریس در فضاهای دانشگاهیان ، تصمیم گرفته ، رمان ارواح نادان را که با استقبال خوبی مواجه شد ، بصورت یک فایل صوتی ارایه کند . گمان میرود راوی داستان و انتخاب کننده موزیکهای مورد استفاده نیز خود ایشان باشند .

 

 

 

۷ نظر ۲۷ بهمن ۰۰ ، ۱۷:۵۰
امیرآرش فرخ

بنام خالق بال پرواز 

امروز ، بر آنیم 

نه به شب یلدا ... همدردی با جامعه 

نه به تجمل گرایی

آری به مهربانی 

نه به چشم و همچشمی 

نه به استوری و تصاویر ترشح کننده بزاق دهان

بجای آن ، سلام به بزرگترها ...به بلندای شب یلدا 

آری به فرهنگ غنی و چند هزار سالمون 

با وجود همسایه ناتوان در ....

دلمان نمی آیید دانه پسته ای بخوریم .....

 

 

 

 

۰ نظر ۳۰ آذر ۰۰ ، ۰۲:۵۷
امیرآرش فرخ

بنام هستی بخش

دعوت از ، استاد خوش فکر و خوش آتیه که دانشجویان رو شیفته خود و اخلاق معصومش نموده ، همراه با حرکات حساب شده ای که منجر به رسیدن به باورهایش شده ، توکل ، مدد جویی و ذکر ، از امیرآرش فرخ , این استاد جوان و نیک آتیه ، بهمراه مقالات علمی ،فرنگی و کتب چاپ شده از وی ، در کنار جوانی اما خوش فکری و پختگی ، اکنون فرخ را طبق آرا ، جزو دو استاد برتر استان قرار داده که احتمال رسیدن به رتبه اول ، حدود نود و نه درصد است .

اما در این  میان ، چندیست کشورهایی مثل گرجستان  ، ترکیه و ... با ارسال دعوتنامه هایی ، مبنی بر اشراف کامل به مدارک اروپایی و سابقه این استاد کاریزماتیک ، مبنی بر احیا فرهنگ آن دول و نگاشتن شاهنامه ای امروزی در وصف قهرمانان خیالی ،  حساسیت هایی را بوجود آورده !

علی الخصوص ، دعوتنامه از فرانسه و ایتالیا که در وجود خود ، بویی به جز سمینارهای خیره کننده ایشان دارند ..... البته باشناختی که همه ما از ایشان داریم و این شناخت در عملکرد فوق العاده وی در انتخابات و احراز صلاحیتش ، به اوج خود رسید ، باید اذعان داشت ، سکوتهای فرخ ، سرشار از فکر ، برنامه ریزی و عمل است ....

حال باید دید آثار باستانی سرزمین پیتزا و برج ایفل ، فرخ را در کنار خود خواهند دید ؟ 

نگرانی ما فرار مغزها و ماندن بی مغزهاست ..... 

نوابغما را ساده از دست ندهیم اما فرخ ، عرق ملی فراوانی دارد .

فرزند ارشد و خلف خانواده ای اصیل و فرهنگی....

۰ نظر ۰۳ آذر ۰۰ ، ۱۵:۰۲
امیرآرش فرخ

بسمک ربک الحق

خب استاد جوان و اسطوره ، از ابتدا هم همین بود. 

وی در بدت ین شرایط ممکن ، سکوت را پاسخ همه بی مهری ها میدانست .

فرخ ، خدا را طرف قرار داد و اعمالش میخواند و الحق ، عجب خدایی کرد 

ای الله جلاله برای این دانشمند بی حاشیه و مظلوم .

شخصا شاهد بودم از سال ۹۳ , هر جماعت و هر قشری ، هر چه توانست با او کرد اما وی در پاسخ ، از قلم بی ترس و واهمه اش استفاده کرد و به خدای بی تایش سپرد ..... بی عدالتی ها .... کم مهری ها و .....

چه زیبا هم پاسخ ها قلب مهربانش را داد این مانای رحمان و رحیم.... 

فرخ آلوده است !!!! آلوده ترین مردی که دیدم به دست و دلبازی ، مهربانی ، غیرت ، شجاعت و از خود گذشتگی ...

به نظرم امثال وی  اگر یافت می شوند ، زنده نگاه میدارند مکتب سلیمانیها را ...

بدها را بد دید .... برای زمین زدنش جفت پا که هیچ ، هشت پا گرفتند اما هر بار با ذکر یا ضامن آهو ، یا ابوالفضل و ... محکم تر بلند شد .....

عزمش لرای نشست ترکیه و روسیه ، جزم است .... حتی اگر مانعش شوند ...

این استاد تحلیل گفتمان ، بارها همه را به خدایش سپرده ، بی مهری ها را با عشق پاسخ داده ، باز هم خواهد داد ....

ایمان داریم به ۱۴۰۴ ... به فرخ جوانی که خود یک تنه میتازد ... با دست خالی و دراز به سوی 

خدای بی تکرارش ....

شرافتت را درود استاد 

صبا .م 

 

 

 

۲ نظر ۱۷ مهر ۰۰ ، ۲۱:۵۳
امیرآرش فرخ

پسامدرنیسم در فردای کرونا 

بقلم دکتر امیر آرش فرخ

۱ نظر ۲۷ مرداد ۰۰ ، ۱۱:۴۳
امیرآرش فرخ

بنام آنکه قلم نتوان زد ، نامش را

شاید ، اگر ۸ سال پیش ، یعنی دقیقا در اوج نخبگی استاد جوان و دوست داشتنیمان در دانشگاه ، جناب دکتر امیر آرش  فرخ ، به پیشنهاد افرادی چون صالحی امیری ( وزیر فرهنگ و ارشاد )، تاجیک ( مشاور دولت اصلاحات ) ، نجفی ( وزیر سابق علوم ) و همه اشخاصی که میتوانستند کرسی های یک وزارتخانه را جابجا کنند ، به جای فردی لیسانسه اما وابسته ، همچون آذری جهرمی ، بر مسند وزارت ارتباطات ، فرخ را با دنیایی از اطلاعات و پیروی از علم خود ،  امروز ، با اقدامات مهار نشدنی این نخبه جوان در مقابله با طرح پوچ صیانت از اینترنت ، با مشکلی مواجه نبودیم . استاد فهیم و برجسته ما ، ارتباطاتش ، روابط عمومی و درکش از وزیر بودن و در مقام این وزارت ، به جرات شایسته و به بود ز سیاست مردانی که با سفارش قارچ و گوشت اضافه ، وارد تنور سر آشپز شدند . دکتر فرخ ، همه چیز را داشت ... فیگور بلد نبود و خودش را نمیچسباند .... فرخ ، در مقابل ناحق نچسب بود ... گناهش این بود تنها سیگنالی برای دیده شدن نداشت ... فرخ ضمن انتظار برای سال ۱۴۰۴ و برنامه ریزی مدبرانه اش ، این طرح را از حالا شکست خورده دانست و بیان کرد ، طبق نظریه مک لوهان مبنی بر سرعت انتقال اطلاعات و تبدیل دنیا به دهکده جهانی ، بسی جای تامل است ، آقایان مجلسی که تنها اشتهای مجلسی دارند و خودرو های مجلسی ، بزرگانی که حتی فرق پهنای طول باند اینترنت را با باند فرودگاه یکی میدانند ، بحای رسیدگی به بدبختی مردم در این وانفسای اقتصادی ، بر این تصمیم شدند .... وی سوال کرد پراید ۱۲۰ ملیونی هم کار گوگل است !؟ خقوق مردم وطور ؟ وضعیت قیمت مسکن هم از گوگل برگرفته شده است ؟!؟ فرخ با اظهار تاسف از اینکه آنچه امروز صیانت میخواهد ، معیشت مردم است طبق فرمان رهبر معظم انقلاب ، افزود ، توانایی تامین آب و برق را ندارند و به رهبرمان هم دروغ میگویند .... اینها دنبال صیانت نیستند ... اینها دنبال سیاهت و ضیانت هستند . 

 

۱ نظر ۱۱ مرداد ۰۰ ، ۲۳:۲۶
امیرآرش فرخ

بنام خداوند حق

استاد دلها و کسب موفقیتی چشمگیر ...

امیر آرش فرخ ، از مردم برآمد و بی هیچ دید سیاسی ، تنها به خدمت و خدمت به شهر فکر کرد و مطمنا با اخذ چنین رتبه ای ، موفق  شد . 

این اسطوره جوان ، همیشه خواستن را به توانستن تبدیل کرد و اینبار هم ما بین اینهمه متقاضی ، به امر خدا ، در سخت ترین شرایط موجود ، احراز صلاحیت شد . کد انتخاباتی خود را در حالی دریافت کرد که از یک رقم نجومی جهت شرکت و نامزدی در این انتخابات ، تنها ۲۲۰۰ نفر در پایتخت ، موفق به دریافت این کد مبشدند . البته ناگفته نماند چندی از نامهای بلند مرتبه ، در شب اعلام کد ها ، رد صلاحیت شدند اما فرخ ، همچنان با ایمان و استعانت از حضرت باری تعالی ، نه تنها با شهامت ، بصورت مستقل و بعنوان یک نخبه علمی وارد این کارزار شد ، بلکه با اعتماد به درستی و مهربانی خود ، این اعتماد را در سخنان کوتاهش ، به مردم که حدود ۸۰۰ نفر بطور رسمی و بیش از ۱۰۰۰ نفر بطور غیر رسمی به وی رای دادند ، منتقل کرد . فرخ ، بقول تئوریسین اصلاحات ، پروفسور محمد رضا تاجیک ، یک کارت برای بازی داشت و با همان کارت میان این افراد ، که هر کدام ، سرشار از کارت‌های بازی بودند ، چه زیبا ، چه بی صدا و با آرامش ، چه با برنامه آمد ، به تهمت ها بر سیاسی بودنش اعتنا نکرد و کار خود را بسیار بی نقص و تمیز انجام داد و الحق خوش درخشید و رتبه ای زیر پانصد ، حتی زیر چهارصد کسب کرد که نشان از لیاقت این جوان خوش آتیه است . استاد فرخ ، قول ۱۴۰۴ را داده ! احتمالا برای انفجاری مهیب در ریاست جمهوری ....

۰ نظر ۰۱ تیر ۰۰ ، ۱۰:۱۷
امیرآرش فرخ

بنام خدا 

بلاخره ، لیست نخبگان ، بیرون آمد . لیستی جدا از هر سیاست بازی . لیستی برگرفته از علم . 

۰ نظر ۲۲ خرداد ۰۰ ، ۲۰:۲۴
امیرآرش فرخ

بنام خدای بی تا

یعنی استاد نابغه ترکوندنه این بشر !

تقدیم به مهربانی نگاه و پاکی قلبت ، استاد دلها ...

۰ نظر ۱۹ خرداد ۰۰ ، ۱۶:۲۸
امیرآرش فرخ

بنام خدا

 

الطاف خداوند برای استاد دکتر امیرآرش  فرخ  ناتمام است . البته تصور بر این است ، خداوند متعال ، جوابگوی قلب‌های پاک خواهد بود . فرخ ، نمونه ای از این قلب‌های پاک است که چهره مردانه و زیبای وی ، گویای این مهم است . از تعاریف و تعارفات که بگذریم ، مطلع شدیم استاد جوان و نخبه ، دوره ۵۰۰ ساعته  تخصی دکترا در زمینه مورد علاقه اش ، جنگهای نرم و نبرد های روانی را با درجه پرفکت ( طبق استعلام ما ) بعنوان استاد و مشاور ، از آکادمی cbv ایتالیا دریافت نموده است که جای بسی تقدیر و تمجید دارد . تصور بر این میرود ، سکوت های فرخ ، از صحبتهایش ، عمیق تر و بقول خودش ، فریادوش تر است ..... مطمنا با فرا رسیدن زمان تبلیغ کاندیدهای انتخابات شورای شهر ۱۴۰۰ ، بیشتر از جناب دکتر و اقشار دوستدار وی خواهیم گفت و خواهید شنید .

دریافت

دریافت

۰ نظر ۲۵ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۰:۱۷
امیرآرش فرخ

بنام گرد آفرین

این استاد جوان و عزیز دلها، همچنان.در رسیدن به اهدافش میباشد.... اینبار آکادمی معروف ایتالیایی در مقام استاد و مشاور در رشته جنگهای نرم و روانی.... رشته جذاب و خاص 

بعنوان نفر دوم 

۰ نظر ۱۲ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۵:۱۹
امیرآرش فرخ

نام خدا

دکتر امیرآرش فرخ ، استاد نخبه و جوان ، وضعیت کنونی و این تقسیمات چپ و راست را، این من و تو را، برای ایران  ،  شایسته نمیداند . فرخ ، این محقق ،  نویسنده ، نخبه و فعال علمی فرهنگی،  این دانشمند جوان، با اصولی مبتنی بر گفتاری چون تاجیکها در وزارت اطلاعات ، سردار طلایی ها در پلیس ، صالحی امیریها در فرهنگ و ارشاد و خاتمی ها در ریاست جمهوری ، تنها راه برون رفت از این زوال و انحطاط در آستانه انتخابات ۱۴٠٠، را  ، یکرنگی و عشق به پرچم ایران میداند . این طبیعیست در هر خانواده ای اختلافاتی باشد اما اجازه پر رنگ شدن این اختلافات را با تحلیل گفتمان از نوع جنگهای نرم استراتژیک ،  نخواهیم داد .  همه راست و چپ ها ،  با حجاب ها و کم حجابها جامعه ، خواهران و دختران نازنین ما هستند. 

۰ نظر ۰۲ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۵:۱۸
امیرآرش فرخ

بنام خدا

خبر خوبی بود ، تایید صلاحیت ، احراز هویت و صلاحیت استاد جوان ، امیرآرش فرخ . این استاد جوان که اخلاق مداری را همیشه سرلوحه امور خویش قرار داده ، الگوی شجاعت و دانش خود را در عمل ، پدر فرهیخته اش ، مهندس محمد رحیم فرخ ( بشقاب پرنده شناس ایرانی ) میداند ، عزم خود را برای رقم زدن آینده ای روشن تر از قبل ، جزم نموده و نقطه شروعی دیگر را رقم میزند ، علاوه بر نقاط شروعی که از وی  با ممارست و پشتکار ساخت و رقم خورده بود. 

پیشاپیش حضور و احراز صلاحیت ایشان را تبریک عرض نموده ، منتظر دیدن لمس موفقیتهای علمی و عملی ایشان هستیم .

۱ نظر ۲۴ اسفند ۹۹ ، ۱۲:۴۱
امیرآرش فرخ

بنام جلال

با خبر شدیم ، استاد دکتر امیر آرش فرخ ، به جمع سه کاندید استاد برتر استان تهران ره یافت .

....

#امیرآرش فرخ

# امیرآرش فرخ از خود میگوید

۰ نظر ۳۰ بهمن ۹۹ ، ۱۳:۵۹
امیرآرش فرخ

بنام یگانه هستی بخش

 

با خبر شدیم استاد جوان و خوش آوازه ، دکتر امیرآرش فرخ ، اینروزها بیکار ننشسته ، عزم خود را برای شرکت در انتخابات شورای شهر تهران ، جزم کرده . 

بلافاصله با تماسی ، این مرد همیشه در دسترس و دوست داشتنی ، با آوایی مهربان ، پاسخگوی این سوال و دیگر سوالاتمان بود . 

اول اینکه مشکل کبد ایشان بر طرف شده و او ، این موضوع را معجزه ای در اثر دعای خیر پدر ، مادر و دوستان بویژه ، عنایت خاص خانم فاطمه زهرا و حضرت ابوالفضل دانست . 

وی با تایید خبر شرکت در انتخابات ، به انجام مرحله اول و دریافت گواهی عدم سو پیشینه اشاره مرد و گفت ، احراز یا رد صلاحیت و انتخاب یا عدم انتخابم ، اصلا مهم نیست ! ایشان با مهم برشمردن یک حضور برای یک آغاز بلند مدت و رسیدن به اهدافی عالی ، این گام را ادامه گامهایی در آینده باور نکردنی خود دانست . 

فرخ ، مرد تبدیل خواسته به داشته ، اینبار فراتر از یک خواسته را خواستار است . مینشینیم و میبینیم .

 

۰ نظر ۳۰ بهمن ۹۹ ، ۱۳:۴۵
امیرآرش فرخ

یا شافی

ما فقط فقط از درگاهت ، شفای کبد این خلبان همه فن حریف رو میخواهیم ...

خدایا خودت میدونی استاد بهترینه 

همه چیز رو با هم داره 

۳ نظر ۲۵ دی ۹۹ ، ۰۰:۱۶
امیرآرش فرخ

ای بی تای مهربان 

چه میخواهی از جان یگانه اسطوره مان ....

دردش بر جانمان بینداز و گناهانش را به قلب مهربانش ببخشای

نیک میدانی استاد فرخ ما ، عشق دنیا در دلش است ....

یا قمر بنی هاشم ، استاد ما شبیه شماست 

خودت شفایش رو امضا کن 

 

۳ نظر ۲۵ دی ۹۹ ، ۰۰:۱۱
امیرآرش فرخ

بنام حق

امیرآرش فرخ ، یک فرد تاثیر گذار بر قلبهاست .

شیوه های بیان و فنون سخنوری وی همراه با آرامش و شجاعتی مخلوط که با چهره فوق العاده زیبا و مردانه اش همراه شده ، روش تدریس و علم وی ، اسطوره ای بی تکرار ، بی تا و مانا از او برایمان ساخته .

فرخ آنقدر مهربان ، شجاع ، با ایمان ، پاک نگاه ، نیک صورت و نیک سیرت بوده و هست که برایش پیر و جوان ، همکار و غیر همکار و بخصوص ، دارایی افراد برایش بی اندازه بی ارزش است . در دنیای این خلبان جوان ، تنها دلی به وسعت آسمان جای دارد .

۰ نظر ۲۵ دی ۹۹ ، ۰۰:۰۳
امیرآرش فرخ

بنام مهرآفرین 

و چه هنرمندانه ، دکتر امیرآرش فرخ ، با سانتیمانتالیسم ، به مد ، مد گرایی ، بانوان و آقایانی که با پول، از ماشینهایی کف خیابان خوابیده ، به شاسی بلند ها روی آوردند و اصوات را با 'سوت' تلفظ میکنند تا ' شیک ' و 'مولتی شیک' شوند تاخت ...

۳ نظر ۲۴ دی ۹۹ ، ۲۳:۵۲
امیرآرش فرخ

بنام بی تا

بلاخره رمان جذاب و فوق العاده ارواح نادان ، با قلم خیال انگیز نویسنده و محقق ارزشمند ایران ،

دکتر امیر آرش فرخ ، منتشر شد .

ارواح نادان اثریست مانا از عشق ، نفرت ، راست ، دروغ ، وفا ، خیانت 

و غرور کاذب در مقابله با افتادگی و متانت ...

 

۰ نظر ۲۴ دی ۹۹ ، ۲۳:۲۷
امیرآرش فرخ

با نام دوست

امیرآرش فرخ ، این استاد و محقق جوان ، اینبار با کتاب پژواک پارادوکس فرهنگی ، خیلی از نمادهای فرهنگ نمایی را زخمی ، فرهنگ ناب ایرانی و اسلام را در هم آمیخت .

کلک زرین این نویسنده زبر دست ، اینبار اثری متمایز را رقم زد .

۰ نظر ۲۴ دی ۹۹ ، ۲۳:۰۸
امیرآرش فرخ

با احترام ، 

دعوت شهرداری در پیوستن نخبگان کشوری به چالش ۲۰۲۰ مطالعه کتاب 

۰ نظر ۲۴ دی ۹۹ ، ۲۲:۵۸
امیرآرش فرخ

بنام رب

محمد رحیم فرخ ، " یوفولوژ ایرانی " که تیوری ها و نظریاتش ، بیشتر به واقعیت میماند تا نظریه ، مدت زمانیست اندکی ناخوش احوال است و از سال گذشته ، پس از آن ضایعه قلبی ، تعداد ضربان قلب ۴۲ و بستری شدن در سی سی یو ، درگیر مشکل درد ناحیه پهلو و عارضه ای در مثانه شد که لطف شاهی حکیم ، به آرامی ، در پناهش آرام گرفت .

این محقق و پژوهشگر با تجربه ، مرد نبرد با روزهای سخت است و صبوری و حلم وی ، شخصیتی متمایز را از او متبلور نموده که عدم انتظارش از دیگران در جویا شدن حالش و حتی سکوت فریادوشش از درد بسی قابل تقدیر است .

درد پهلو ، تب و لرزهای مداوم ، درد عضله و عرق سرد ، علیرغم چرخش وی دور بارفیکس ، ضاهرا ایشان را به مبارزه ای خاص میطلبد ... 

مهندس ارشد ، محمد رحیم فرخ ، در همین شرایط هم تحقیق و مطالعه را بهترین مسکن میداند و کوتاه نمی آید .

مرد رخم خورده میدان نبرد با روزگار ، نیک میداند اگر یک نفر ، توانایی شناخت اجسام ناشناخته فضایی را دارد ، تنها خودش است .  

بجنگ قهرمان بی ادعا .... 

رها.ع

۰ نظر ۲۹ آذر ۹۸ ، ۲۲:۲۶
امیرآرش فرخ

بنام و در پناه الطافش

سومین نشست کمیسیون علمی فرهنگی ایران ، با میزبانی سالن اصلی همایشهای کمیته ملی المپیک ایران در حالی برقرار و اجرا خواهد شد که دکتر رضا صالحی امیری که اینروزها صحبت از احتمال شرکت وی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ ، رنگی جدید به خود گرفته جز خوش آمد گویی و خیر مقدم به حضار ، مطلب دیگری ارایه نخواهد نمود و صد البته در زمان انتخابات ، چه کسی بهتر از وی ؟! 

وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد و رییس کنونی کمیته ملی المپیک ، اینبار ناظر بر این و سمینار با حضور بزرگان فرهنگ ، علم ، سیاست و ورزش ایران خواهد بود .

امیرآرش فرخ ، احتمال قریب به یقین ، علاوه بر آنچه از ۶ سال پیش ، در سخنان اولیه خود در مراسم تجلیل از دستاوردهای دولت تدبیر و امید تا کنون ، در سمینارها ، کارگاهها ونشستها بیان و بازگو میکرد ، اینبار با تجربه تر ، فنون و شیوه های سخنوری را بعنوان دانشجوی صالحی امیری ، تاجیک رییس گروه علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی و متقی رییس گروه علوم سیاسی دانشگاه تهران به رخ همگان خواهد کشید . 

تصور میکنم با موضوع " ورزش و فرامدرنیسم " ، بار سنگینی از ناگفته ها را باید بیا کند و با توجه به استعداد ذاتی وی در ارتباطات عمومی ، جناب وزیر ، مستقیما با مهره وزیر خود از ابتدا بازی خواهد نمود و به دریافت نتیجه کیش و مات را با الفاظ بی رحمانه دانشجوی ۶ ترم خود از دوران فوق لیسانس  و چگونگی بازی فرخ ، ایمان کافی و وافی دارد .

امیر آرش فرخ ، این استاد ، نویسنده و محقق جوان که عضویت در انجمن علمی فرهنگی ایران و لقب " نخبه تحصیلی " را در دوران فوق لیسانس کسب کرده هنوز هم با خود حمل میکند ، ضمن ابراز خرسندی از برپایی چنین نشستها و سمینارهایی ، تنها راه برون رفت از انحطاط قشر جوان ایران از خیلی ناهنجاریها  را ورزش و اخلاق میداند و وظیفه کارشناسان و چون خود متخصصان برنامه ریز فرهنگی را مهم بر شمرده ، شرح آنرا غیر قابل توصیف میداند . 

فرخ ، ورزش را صیقل روح و جسم دانسته ، آنرا یکی از رموز سلامت میداند . 

البته جالب است بدانید این مدرس جوان از سال ۷۵ بصورت حرفه ای در تیمهای نوجوانان پاس ، منتخب استان تهران ، فوتبال بازی کرده ، پس از نایب القهرمانی در آموزشگاههای ایران و دعوت ناصر ابراهیمی برای تست به ورزشگاه کارگران و رو در روی بزرگانی چون احمد رضا عابد زاده قرار گرفت . همان شد که علیرغم جوان بودنش دروازبان رده سنی امید پیروزی تهران شد . او در باشگاههایی  

دیگر چون راه آهن ، هما و نفت هم توپ زده و اکنون هم باحدود ۴۰ سال سن ، در کنار مربی و دوست ۱۵ ساله اش ، احمدرضا عابدزاده ، دست از تمرین و ممارست بر نداشته و نمیدارد . 

وی داشتن تحصیلات آکادمیک را در کنار تجربه ، گوهری گرانمایه میداند و دویدن در باران و تنفس اکسیژن هوا را راز و رمز سلامت فرهنگ و اخلاق ...

مابقی اخبار بعد از سمینار

رها . خبر جوان 

۰ نظر ۱۹ آبان ۹۸ ، ۰۶:۵۶
امیرآرش فرخ

بنام مهرورز مهرآسا

سمینار هم اندیشی رسانه ها با ورزش و فرهنگ 

اعتلای مهربانی و ترویج فرهنگ مهرورزی

برگزاری این نشست صمیمانه به همت صالحی امیری ، دعوت از رسانه ها و اساتید برجسته دانشگاهی ، حضور حجت الاسلام نقویان ، صحبتها و بیان نقاط قوت هنجار و فرهنگ مهربانی و نتایج آن ، کاری بی شک جالب بود که همراهان وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد ، آنرا به زیبایی و شکوهی هر چه تمامتر به سرانجام رساندند .

حضور شبکه های مختلف خبری و پخش قسمتی از این سمینار ، در شبکه خبر ، خبرهای نهم و باشگاه خبرنگاران جوان ، گرمای جنب و جوش سخنرانان و نظریه پردازانی چون نویسنده و مدرس جوان دانشگاه ، امیرآرش فرخ و سایر افراد را بیش از ۲ چندان کرده بود .

فرخ که با دریافت ۴ مدرک بین المللی از آکادمی های آکسفورد ، آی ان تی و گروه اساتید تکنولوژی جهانی ، همچنین دریافت کارت و لقب پروفسور و استاد ماهر را همراه با چام سومین کتابش  " رمان ارواح نادان " ، همچنان به کیب علم و یادگیری افتادگی ، اعتقاد و عزمی راسخ نشان میدهد و هم اکنون بیش از ۲ سال تدریس در زمینه پرواز و فرهنگ را به رزومه اش اضافه نموده ، چون همیشه با لحنی شیوا و جملاتی خاص ، برگرفته از ادبیات و فنون سخنوری خود ، موضوع جالب حماسه ملبورن استرالیا ، خنده های عابدزاده ، دروازبان پیشین تیم ملی فوتبال ایران که سابقه رفاقتی دیرینه با وی را دارد ، مهربانی مردم و رسانه ها را به زیبایی و با سیاستی خاصتر با یکدیگر  همسو ، بیان نمود . وی در ابتدای سخنان خود ، تشکر ویژه ای از استاد همیشگی اش ، دکتر صالحی امیری کرد و با مقدمه ای طنز آمیز ، سخنان خویش را شروع نمود . 

در پایان سخنان وی ، حجت الاسلام والمسلمین نقویان نیز با لبخند ، شوخی و طنز ، از ضمن تشکر  از اظهارات جالب فرخ ، برای وی آرزوی موفقیت و حضور مجدد در سخنرانی هایش را  کرد . 

در ادامه ، صالحی امیری ، مورد سوالات خبرنگاران قدار گرفت و به یکایکشان با گرمی پاسخ گفت تا فرهنگ را معنی کند و الهام بخش همان نهادینه شدن مهربانی باشد که امیر آرش فرخ در سخنان خود ، به نیکی خواستار آن شد . 

رها .ع  پیام جوان 

۰ نظر ۱۱ شهریور ۹۸ ، ۱۷:۲۰
امیرآرش فرخ

بنام مانا

دومین کتاب امیرآرش فرخ تحت عنوان زیست جنبش فرهنگ به چاپ رسید .

طرح روی جلد از پیشنهادات امیرهمایون فرخ بود که بسیار زیبا کرده است جلد کتاب را .

همچنین در پشت جلد ، قسمتی از رمان ارواح نادان نوشته شده که الحق بی نظیر است .

استاد خوش اخلاق و محجوب ، طبق معمول ، کتاب را به یک به یک عزیزانش تقدیم نموده است .

این موضوع واکنش طلایی رییس سابق پلیس را در ادب امیرآرش فرخ در بر داشت .

شایان ذکر ، پیشگفتار خالصانه و پر معنی است که فرخ برای این اثر خود لحاظ نموده .

به نظر میرسد موفقیتهای وی فعلا تمامی ندارد و سال جدید را با نوید موفقیتهای بیشتر علمی و اخلاقی شروع کرده . 

وی اینروزها در حال خدمت به هموطنان عزیزمان در هواپیمایی آسمان است و یا پرواز میکنئد یا مینویسد .....

۱ نظر ۰۵ فروردين ۹۸ ، ۲۱:۱۸
امیرآرش فرخ

بنام بیتا

سلام

 پایان موضوع رونمایی فرهنگسرای فردوس از کتاب فرامدرنیسم ، سفر و فرهنگ استاد جوان را در خیل عزیزان، خانواده جناب فرخ و دانشجویان شاهد بودیم . از زیبا ترین صحنه های این مراسم که در کانال اینستا و طلایی های کیمیای تلگرام درج شده ، محبت غیر قابل باور دانشجویان و ولوله ای بود به هنگام صدا زدن و دعوت از ایشان  ! به گفته دانشجویان استاد فرخ که با استیلی متفاوت ظاهر شده بودند ، مورد استقبال رسمی شهردار و معاونین ایشان قرار گرفتند .همچنین از زیباترین حواشی این مراسم ، بوسیدن دست مادر، توسط استاد فرخ بود که همراه با سرود ایران و غرور و بغض مادر مکرمه ومعززه و دانشجویان استاد که با دریایی بی کران از گلهای خاص قدم رنجه فرموده بودند انجام شد. 

۱ نظر ۲۷ بهمن ۹۷ ، ۱۳:۲۸
امیرآرش فرخ

بنام خالق عشق

             شورا یاری یا شورا بازی

عدم شرکت امیر آرش فرخ در جلسه قدردانی و پرده برداری از کتابش در شورایاری ! 

حرفی برای گفتن نیست ! برای کسی ننوشته ام که اکنون نیازمند تشکر و تبریک شان باشم !

مطمئنا شان و منزلت افراد مهمتر از بیان صدا و ماندگاریشان خواهد بود!

امیرآ ش فرخ که در تاریخ 25 دی 97 ،جلسه قدردانی و مصاحبه وی در دانشگاه مرکزی جامع با درایت تیم آموزشی و مدیریتی خانم دکتر صفا پو، را پیش رو دارد ،حرکت شورایاری در ادغام چند نویسنده برای پرده برداری از کتابهایشان را اقدامی بی دلیل و زشت خواند. 

البته ناگفته نماند شورایاری، قرار بود جلسه خاصی را تنها برای استاد فرخ، موفقیت‌های ایشان و پرده برداری از کتابشان را برقرار کند که آقای فرخ با تصمیم جدید شورایاری، جواب محکمتری چون ( فضا فضای سکوت است) را داد!!! 

۰ نظر ۱۴ دی ۹۷ ، ۲۱:۴۲
امیرآرش فرخ

بنام خالق بی تا

ظاهرا اولین جلد کتاب  استاد امیر آ ش فرخ  جوان، به مرحله چاپ رسیده است و به زودی از آن پرده نمایی خواهد شد. 

فرخ ، این استاد جوان ضمن به سر رساندن ترم اول دانشجویانش ، یک رمان با عنوان   ارواح نادان   و  2 کتاب فرهنگی  را در دست تحریر و زیر قلم دارد . 

 

۰ نظر ۱۳ دی ۹۷ ، ۱۵:۰۷
امیرآرش فرخ

بنام آفریننده عشق و علم

کیمیا سام ، دانشجوی کارشناسی

خب عزیزان ، فردا اولین روز از دوران پربار تدریس تاجیکی دیگر ، اینبار در مقام استادی با شناسه رسمیست . استاد فرخ در واحد ۱۳ تهران ، میدان ولیعصر ، خیابان زرتشت شرقی ساعت ۱۲ به ریاست خانم دکتر صفا پوست ....
چه بگویم ، مهندس ارشد فرخ ، دکتر فرخ ، سراسر مرام ، چه زیبا با مهربانی ، ترقی کردی و به آنچه خواستی رسیدی . افتخار ما هستید استاد و شخصا با سابقه تدریس ۱۰ ساله ، از شما مطالب پرباری خواهنم آموخت . پاینده واحد نمونه ۱۳، پاینده همه همکاران و پاینده ، رییس با اقتدار مرکز ، به قول استاد فرخ « بانوی فرهنگی ایران » سرکار خانم دکتر صفا پو و پروفسور تاجیک ، پدر گفتمان ایران که در مصاحبات  ، از استاد فرخ بعنوان نابغه و " استاد تبدیل تیوری و فکر ، به عمل ، در شرایط سخت " نام بردند .

استاد گرانقدرم جناب فرخ ، مایه مباهات است شاگردی شما بر من .

صفا

۰ نظر ۰۵ مهر ۹۷ ، ۰۰:۳۶
امیرآرش فرخ

کیمیا سام

کیست قدر تو را نداند !؟ همه میدانند ! اگر نمیدانند ، خود را به نادانستن آراسته کردند !!!( از استاد عزیزم جناب فرخ خدمت دوست و یار همیشگی اش جناب کاپیتان تحویلیان ) .

۰ نظر ۲۸ شهریور ۹۷ ، ۱۹:۴۸
امیرآرش فرخ

بنام پروردگار یکتا

ظاهرا دانشگاه جامع علمی کاربردی واحد ۱۳استان تهران  که جزو ممتاز ترین واحد ها و دانشکده ها بوده ، در ترم جدید هم با مدیریت خلاقانه بانوی گفتمان فرهنگی ایران ، ریاست دانشکده ، سرکار خانم دکتر استاد انسیه صفاپو ، عزم خود را با انتخاب اساتیدی گلچین شده ، راسختر از همیشه برای ممتاز تر شدن جزم کرده ! 

در این میان استاد جوان ، آینده دار و نخبه این واحد که با مقاله ها ، تحقیقات ، در روزنامه های کثیر الانتشار و هنر سخنوری در کارگاههای علمی ، فرهنگی و سیاسی را یرای دکتر صالحی امیری ، وزیر فرهنگ و ارشاد به رخ کشید ، فن بیان و ارتباطات ( بقول دکتر نجفی ، وزیر سابق علوم در وصف ایشان ) که نام مرد شماره ۱ سیاست را در علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی و مشاور روسای جمهور ، جنابان خاتمی و روحانی را با معدلی بالغ بر ۱۹/۶۰ یدک میکشد ، ضمن تدریس با حکم مدبرانه ریاست مرکز ، به سمت " مشاور علمی ، فرهنگی و پژوهشی " دانشکده را نیز دریافت کرد . استادی سرشار از علم با سن و سالی نه چندان زیاد که دانش وی در زمینه ارتباطات ، فرهنگ و علوم پروازی و خلبانی بر کسی پوشیده نیست . 

آرش

صفا

عا

۲ نظر ۲۵ شهریور ۹۷ ، ۲۰:۱۲
امیرآرش فرخ

بنام  بینام  مانا

رمان ( ارواح نادان ) 

به قلم نویسنده و استاد دانشگاه - امیر آرش فرخ

چاپ : ۱ 

اجتماعی

رمان کامل ؛
بنام خدا
ارواح نادان
بقلم امیر آرش فرخ ، استاد دانشگاه و نفر دوم دانشگاه علوم و تحقیقات در مقطع فوق لیسانس :

میترسم از خدا و نمیترسم از کسی ، میترسم از کسی که نمیترسد از خدا :


همه چی ا ز هیچ شروع شد ! باور کنید :
دققققققققققققققققققققیقا خودشه ! خودش !
اول ، به نام حضرت حق ! بنام خالق پری و پریزاد !
سلام آرشم !
- سلام خانم ! عرض ادب !
وضعیتت چطوره عزیزم ؟
- خوب . بحمدالله خوب . ببخشید ما همو میشناسیم !؟
- یه جورایی من تورو میشناسم اما تو نه ! شاید یکی دو ماه یا سال دیگه منو میشناسی !
- متوجه نمیشم !
- اما من متوجه تفاوتها و تغییراتت شدم ! به همین دلیل تو رو " آرشم " خطاب کردم کیارش !
- آرشم ؟! کیآرش شما ؟! من !؟
- آره عزیزم ! خود تو ! کیآرش خود خود من !
- ببینید ، من کمی از روزگار خستم اما جنگیدم که زمین نخورم . شرایط شنیدن چنین جملات زیبا و محصور کننده ای رو از از کسی ندارم !
- حتی از من به این زیبایی !؟ بال هامو باز کنم برات ؟!
- جسارتا بال !؟ باز !؟ مگه شما اف ۱۴ هستید !؟ ضمنا نه زیبای برام مهمه و نه در کمال احترام به شما ، برای زیباییتون ارزش قایلم ! زیبایی های ساختگی ! لوازم آرایش ! جراحی ! زیاد دیدیم خانم ! جذابیتی نداره ! به این نتیجه رسیدم روح باید زیبا باشه !! دل !!
- ( با لبخند دستش رو از زیر گلو تا چونه ام بالا کشید ! بسان خوشبو ترین عطر و حس لامسه ای بود که میتوانست تمام موشکها و بمبهای هسته ای را به زانو در آورد ! ) ای بابا از دست تو ! بیا از عالم هواپیماهات بیرون ! من روح و دلمم زیباست !!! با تعریف واقعی تو از زیبایی در ضمیر ناخودآگاهت ، منو مال خودت کردی !!!هواپیماها رو رها کن !
- نه ! اونها عشق های واقعی من هستند و عشق بازیشان را با دنیایی عوض نمیکنم !!! مهربونن !! بی تکبر !!!
- نه ! عشق تو ، پله عشق تو ، منم ! من خود مهربونی هستم !!!!
چی داشتم میدیدم ! بالهاشو باز کرد ! زیباترن زنی بود که میتوانست خلق یا نقاشی شده باشد ! گفتمانی از نوعی دیگر ! اون مال این زمان و مکان نبود !!!
- میدونی کیآرشم ! ۲ سال پیش همین الان رو میدیدم ! تو رو ! حستو ! ببین عزیزم ، زمان برای من تعریف نشدست ! شاید چند سال از تو جلو تر هستم !!! درک میکنی !؟
- خیلی خوب !
- اما مواجه شدن باهاش سخته ! باورش !
- ای شیطونک ! حتما مطالب بابات رو میخونی در مورد زمان ! به بابا هم شک داری !؟ البته بهت حق میدم استاد جوان ! ریشهای سفیدت حاکی از تجربه ، غم و تحلیله ! باید کمی شکاک بود ! اما به علم بابا نه !

۰ نظر ۰۵ فروردين ۹۷ ، ۲۳:۳۵
امیرآرش فرخ

به نام ایزد منان

عشایری مظلوم

بلند شو !

همگان تورا باور داریم ..... 

مهربانی و شجاعتت را.....

مصاحبه ای میکنمت از بغضهای در گلو ریخته

۰ نظر ۲۱ اسفند ۹۶ ، ۱۳:۲۹
امیرآرش فرخ
۰ نظر ۲۸ دی ۹۵ ، ۰۰:۵۴
امیرآرش فرخ
۰ نظر ۱۲ مرداد ۹۵ ، ۰۴:۳۵
امیرآرش فرخ

چه لذتی راشت پرواز باهات استاد رضا ، دوست مهربانم و استاد عزیزم . محبتهات در مورد اینکه آرزوت اینه من کمک خلبانت باشم رو فراموش نمیکنم . عند مردونگی و دانش و سلطان هواپیمای ای تی آر. پدرانه دوستت دارم .

۰ نظر ۱۲ مرداد ۹۵ ، ۰۴:۱۶
امیرآرش فرخ

۰ نظر ۱۲ مرداد ۹۵ ، ۰۴:۰۱
امیرآرش فرخ

۰ نظر ۱۲ مرداد ۹۵ ، ۰۳:۴۸
امیرآرش فرخ

۱ نظر ۱۲ مرداد ۹۵ ، ۰۳:۴۴
امیرآرش فرخ

بنام بی تای مانا

صحبت های رحیم بقالی عضو شورای شهر به مناسبت روز قلم:


به نام خدا
گفته هایم را با سلام و صلوات بر محمد و خاندان پاکش شروع میکنم و درود میفرستم بر پیکر پاک امام خمینی(ره) بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی وآرزوی سلامت وطول عمر برای رهبر مسلمین جهان ولی امر مسلمین حضرت آیت الله خامنه ای
اول باید به این سوال پاسخ دهیم که "قلم چیست؟"
قلم، زبان عقل و معرفت و احساس انسان ها و بیان کننده اندیشه و شخصیت صاحب آن است. قلم، زبان دوم انسان هاست. هویت، چیستی و قلمرو قلم بسیار گسترده تر از آن است که در بیان بگنجد. هرگونه رشد و پیشرفت، پیروزی و آرامش و معرفت و شناخت، ریشه در قلم دارد. تمدن ها، تجربه های تلخ و شیرین و علوم با نوشتن ماندگار می شوند.
هر کس می تواند قلمی را بین انگشتانش بفشرد و فرمانش دهد که بنگارد و هر آنچه را از مخیله صاحب انگشت تراوش می کند، بنویسد. قلم، تخریب می کند. می سازد. واقعیت ها را آشکار می کند. آشکارها را نهان می کند. به واقع قلم، معجزه ای جاودان است.



سوگند خداوند در قرآن به نام قلم، گویاترین شاهد بر شرافت و قداست آن است: «ن وَ الْقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ؛ سوگند به قلم و آنچه نویسند.» در جایی که خداوند، صاحب هستی به آفریده ای از آفریده های خود قسم یاد می کند، بشر در چه جایگاهی می تواند از ارج و منزلت آن سخن براند. در نخستین ارتباط وحیانی رسول خدا صلی الله علیه و آله با مبدأ هستی در غار حرا، سخن از قلم به میان می آید، تا جایی که خداوند خود را این گونه معرفی می کند: «الَّذی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ؛ آن که با قلم آموخت.»
«قلم» سه امتیاز دارد که در «بیان» آن‏ها را نمی‏ بینیم:
1-باقی بودن
2-دقیق بودن
3-عمیق بودن
قلم می تواند یکی از مهم ترین ابزار فرهنگ سازی و شخصیت سازی در یک سرزمین باشد و زمینیان را با آسمان و «ماده» را با «معنی» پیوند دهد.
همین «جوهر» فرو چکیده از نوک قلم است که با خون شهیدان قابل رقابت است و در مکانی فراتر از خون شهدا قرار می گیرد؛
بدانید که این قلم‏ها که در دست شماست، در محضر خداست الان، و هر کلمه ‏ای که نوشته بشود، بعد سؤال می‏شود که چرا این کلمه نوشته شده است.
قلم باید دست اشخاص صالح باشد، دست اَفاضِل باشد. وقتی قلم به دست اراذل افتاد، مفسده ‏ها زیاد خواهد شد.
در آخر درود می فرستیم به همه عزیزانی که در راه علم و قلم رفتند تا که جوهری خشک نشود.
أَنشَأَ الخَلْقَ إنْشاَءء، وَ ابتدأَهُ ابْتدِاَءً، و...
ارادتمند رحیم بقالی

۰ نظر ۱۶ تیر ۹۵ ، ۰۴:۳۹
امیرآرش فرخ

بنام تو

عجب سروی، عجب ماهی، عجب یاقوت و مرجانیعجب جسمی، عجب عقلی، عجب عشقی، عجب جانی

عجب لطف بهاری تو، عجب میر شکاری تو

دران غمزه چه داری تو؟ به زیر لب چه می‌خوانی؟

عجب حلوای قندی تو، امیر بی‌گزندی تو

عجب ماه بلندی تو، که گردون را بگردانی

عجبتر از عجایبها، خبیر از جمله غایبها

امان اندر نواییها، به تدبیر، و دوا دانی

ز حد بیرون به شیرینی، چو عقل کل بره بینی

ز بی‌خشمی و بی‌کینی، به غفران خدا مانی

زهی حسن خدایانه، چراغ و شمع هر خانه

زهی استاد فرزانه، زهی خورشید ربانی

زهی پربخش، این لنگان، زهی شادی دلتنگان

همه شاهان چو سرهنگان غلامند، و توسلطانی

به هر چیزی که آسیبی کنی، آن چیز جان گیرد

چنان گردد که از عشقش بخیزد صد پریشانی

یکی نیم جهان خندان، یکی نیم جهان گریان

ازیرا شهد پیوندی، ازیرا زهر هجرانی

دهان عشق می‌خندد، دو چشم عشق می‌گرید

که حلوا سخت شیرینست و حلواییش پنهانی

مروح کن دل و جان را، دل تنگ پریشان را

گلستان ساز زندان را، برین ارواح زندانی

                              بدین مفتاح کوردم، گشاده گر نشد مخزنکلیدی دیگرش سازم، به ترجیعش کنم روشن

۲ نظر ۲۹ خرداد ۹۵ ، ۰۲:۱۲
امیرآرش فرخ

بنام خودت

غمگینی و غمگینم تنهایی و تنهات
اونجایی ازم دوری دلگیرم و اینجام
دلبستم و وابسته ی دلبستگیاتم
تو خسته ای و خسته از این خستگیاتم
عاشق که بشی درد دلت درد کمی نیست
دردی مثل این درد که تو عاشقمی نیست
کاش دلمو به دست بیاری تو مگه دوسم نداری
چجوری دلو سپردی به یه عکس یادگاری
غمو تو بغل گرفتی ولی باز نمیگی برگرد
مگه تو همون نبودی که یه روزه عاشقم کرد

یادت نره این عشقو یادت نره احساس
با حس همون روزو احساسمو بشناس
برف دلمو دست کسی آب نکرده
خورشید سحر پشت به مهتاب نکرده
از دست تو.میرم به خدا دست خودم نیست
سر رفتن این حوصله ها دست خودم نیست
کاش دلمو به دست بیاری تو مگه دوسم نداری
چجوری دلو سپردی به یه عکس یادگاری
غمو تو بغل گرفتی ولی باز نمیگی برگرد
مگه تو همون نبودی که یه روزه عاشقم کرد

۱ نظر ۲۹ خرداد ۹۵ ، ۰۲:۰۳
امیرآرش فرخ

بنام مانای مانا

این حق من نبود یادت بره منو یادت بره همه روزای روشن رو

یادت بره نگام دلواپس تو بود دستای بی کسم تنها کس تو بود

این حق من نبود تو بی خبر بری من ساده باشم و تو ساده تر بری

من که رو حرف تو حرفی نمیزنم من بعد رفتنت با دل خوشی بدم

من مبتلا به تو تو در فکر فریب این حق من نبود

میترسم از فریب از سایه غریب این حق من نبود

عشق بی حد و حصر من ، دوستت دارم

این حق من نبود شکستی عهدتو گفتی نمیبری کجا بردی دلو

ساکت شدم ولی رضایتی نبود درد و غمم زیاد شکایتی نبود

من که به پای تو نشسته ام ولی شکستی قلبمو گفتی مسافری

این حق من نبود تو این شهر غریب اسیر تو بشم با نیرنگ و فریب

۳ نظر ۲۹ خرداد ۹۵ ، ۰۱:۵۳
امیرآرش فرخ

بنام بیتا

شروعی زیبا با استاد خلبان فانتوم اف 4 افسانه ای ، معلم اخلاق و مرد آرام و متینی که نامش ، لرزه بر تن عراقیهای متجاوز می انداخت .

مفتخرم با شهید زنده ، تیمسار خلبان استاد رضا سعیدی آشناتون کنم .

لازم به ذکره ایشون افتخار اولین مصاحبه زندگیشون رو ، با اینهمه افتخار ، در نهایت افتادگی رو به بنده به عنوان شاگردشون دادند که حتما در وبلاگ قرار خواهم داد و در روزنامه نیز بسیار پر طرفدار بود .

( صدام بدو ، سعیدی بدو )

آرش جان ، خلبان جوان و خوش آتیه ! نازنین گلم  !  یادت باشه :

لباس پرواز را خودت بر تن میکنی و میپوشی اما معلوم نیست ولی نمیدونی چه کسی آنرا از تنت خارج میکنه !

پس بخشنده باش و جز خدای جلال از کسی توقعی نداشته باش .

۸ نظر ۲۸ اسفند ۹۲ ، ۰۰:۱۹
امیرآرش فرخ

بسم الله الرحمن الرحیم

بر خود لازم دیدم نکاتی را پیرامون پرواز یاسوج بازگو کنم که رییس آموزش هواپیمایی آسمان  ،از گفتن این جملات ، تنها و تنها بخاطر علم والا و مردم دوستی بیش از اندازه شان ، سر باز زدند . روی اول کلامم با آقای مدیری هنرمند کشورمان است که در برنامه دورهمی باعث خنده و شعف در مردم میشوند ! اما جناب مدیری ، به کجا چنین شتابان و با چه قیمتی ! فرزندان خاکمان بال گشودند ، بعد شما اظهارات مقامی رسمی و  مسئول که خود جزو شماره یک ترین  خلبانان  ای تی ار هستند رو با موهای سپید و علمی بی مانند ، در مورد درخواست برای فروش ای تی آرهایمان ، به سخره میگیرید ؟ خلبانی که چندی پیش از وی قهرمانی ساختیم در رساندن دست نوزاد به شیراز از اهواز  کودکی 7 ماهه که در سانحه تصادف  ، دستش کنده شده بود ! 

جناب مدیری ، اگر ذره ای میهن دوستی در تو بود به پرپر شدن عزیزانت نمیخندیدی و مردی بادانش و افتاده چون عشایری ها را ، زیر سوال نمیبردی .

شدیدا بر نادانسته های حضرتعالی در هر مکان و منصبی ، پیرامون علم پرواز و شناخت هواپیما تاکید دارم و بعنوان جزوی کوچک از خانواده عزا دار آسمان ، اینگونه « پوپولیسم » در خبر رسانی و ایجاد « جنبشهای دیالکتیک » بین خواننده های دانای مطالب بظاهر اخبار گونه شما را تنها ناشی از « خود کم بینی و حتی خود نابینایی » میدانم . هم اکنون که این متن را برایتان قلم میزنم ، سوالاتی سخت ذهنم را مشغول ساخته که احتمالا به ذهن شما راه پیدا نخواهد کرد :

۱- آسمان ، حتی در اسم هم احترام خاص خود را داشته ، همواره به عنوان امداد رسان در تمامی زمینه ها ، پرواز به نقاط محروم و ... رتبه اول را مابین ایرلاینهای داخلی دارد و این وظیفه ایست آسمانی بر دوش ما کروی پروازی آسمان همیشه آسمانمان .

۲- دانش شما بسیار  « سخره وش »و بیشتر شبیه به افراد شاغل در بازار ، به فکر جیب ، مطرح کردن نامهای نداشته و صداهای « در سینه خفه شده » است ! حضرتعالی پیرامون ساده ترین ساختار های پرواز هیچ است .

۳- شما که ادعای کمالات میفرمایید  آیا از قدرت پروازی و سابقه پروازهای کاکپیت کرو و کابین کرو آسمان اطلاع دارید !؟ غولهای هواپیمای ای تی آر در ایران چون فراهانی ها ، باقریها ، عشایری ها ، پاکروانها ،  رجایی ها ، آزاد ها ، قارصی ها و مرحوم فولاد هارو میشناسید!؟ آیا در پرواز یاسوج از داخل کاکپیت ، طرح تقرب وحشتناک یاسوج را جراتی در نگاه کردن ( البته در صورت فهم طرح تقرب ) داشتید که اینگونه بی پروا دم از ایران ایر و ماهان میزنید ؟!

اگر پروازهای بجنورد و ایلام و سهند و.... رو به ماهان و ایران ایر میدادند که الان اثری از ماهان و ایران ایر نبود !!؟شما از سوابق درخشان خلبان عشایری چه میدانید که جملات ایشان مبنی بر درخواستهای کشور های دیگر برای خریداری هواپیماهای ای تی آر  ایرلان  آسمان رو به سخره میگیرید !؟ بنده بعنوان یک نیمچه خلبان ، یک معلم مهماندار که سالها با استادی سپید موی چون جناب عشایری ، الگوی اخلاق ، مردانگی و صبر و دلسوزی در آسمان ‌پرواز کرده و از ایشان جز خلوص نیت و دلسوزی ندیده عرض میکنم ! به عنوان نفر دوم رشته مدیریت با معدلی بالغ بر ۱۹/۸۰ در مقطع فوق لیسانس و دکترای علم مدیریت عرض میکنم !  به چه جراتی؟

شخصا تمام مدارک تحصیلی و معلمی در آسمان را بهمراه مصاحبه ای مفصل پیرامون استاد خلبانی گندم رنگ موی ، بنام عشایری های آسمان .... و طلایی هایی ها یی  احقاق حق نما  به زودی منتشر خواهم نمود تا مردم فهیم ایران ، به هر اراجیفی نخندند !

۳- ایران ایر در سانحه ارومیه چه کرد !؟ ضد یخ را روشن کرد اما خلبان ناخلبان آن « نمیدانست ! »چون شما ! نمیدانست روشن کردن آنتی آیس ، درصدی حدود19 در صد از قدرت موتور را میطلبد ! سرعت کم شد ! شفت موتور یخ زد ! تازه خلبان محترم پاور دادند که موجب خرد شدن شفت موتور شد و ۱۶۰ نفر فوت کردند !

۴- از ماهان هم نگویید که منهای پدر یکی از همکاران عزیزمان که ایشان هم از آسمان به ماهان مشرف شدند ، ما آرزو میکنیم در لندینگهایشان ، « جاده مخصوص کرج » را با باند اشتباه نگیرند !!!!!!!

۵- در آخر 

ایران ایر « ای تی آر » آورد ، لقب « شاپرک » گرفت در حالیکه  آسمان استاد خلبانان ای تی آری داشت که تهران تا رامسر را در مدت ۱۸ دقیقه بدون اتوپایلوت و با دید « ویژوآل » هواپیمارا ابتدای باند به حالت « کیس تاچ » مینشاندند ! اما استاد خلبانهای فرانسوی ایران ایر ، شاپرکهایتان را ۱/۲۰ دقیقه روی رامسر میچرخاندند و باز میگشتند به تهران !!!!!

ضمنا ای تی آر های آسمان ، ۲ نفر کابین کرو داشتند نه چون ایران ایر ۳/۴ تا !

خلبان بویینگتان بی چرخ نوز نشست ، دنیا را تکان دادین . تحویلیان ما بدون چرخ عقب سمت چپ با شجاعت و توکل در زاهدان نشست و کرو آسمان زیر زمان استاندارد هواپیما را تخلیه کرد . بر او و کروی سه نفره اش چه کردید !؟ ما از آنها قهرمانان ملی ساختیم اما شما به خودتان هم رحم نمیکنید .

بنده بعنوان انسانی بیسواد از حضرتعالی استدعا دارم در بکار بردن فعل « can » روی اسم سایت و کانالتون دقت بیشتری فرمایید و به معنای آن « بلعکس » ننگرید . ضمنا با « لمپنیسم گرایی » ، سعی در بی ارج کردن پرواز های آسمان و به رخ کشیدن ایرلاینهایی چون .... خود را مطرح نفرمایید ! مکتب لمپنیسم سالهاست توسط میشل فوکوی فرانسوی ، به سخره گرفته میشود ! حتم دارم لفظ « لمپن » برایتان خاطرات زیادی را تداعی میکند دوست من !

با احترام امیر آرش فرخ . کابین کروی بی سواد آسمان ....ن

استدعا دارم منتطر مصاحبه ای خواندنی با استاد کاپیتات  عشایری  باشید

۰ نظر ۲۱ اسفند ۹۶ ، ۱۲:۵۷
امیرآرش فرخ

نام خالقمان

{بازگشت}

خودم 2

حضور عالیقدر سروران

بازگشتی انشاالله پر توان تر

انجام امور وبلاگ مثل قبل

همراه با همیاری 4 دوست و دانشجو و استاد امینم 

در خدمتتان ، چون همیشه هستیم 

با احترام مدیر وبلاگ 

امیر آرش قرخ 

26/10/96

۰ نظر ۲۶ دی ۹۶ ، ۰۴:۵۹
امیرآرش فرخ

بنام گیتی آفرین

سلام خدمتتون 

تبریک بابت این پدیده نادر و زیبا در آسمان ایران

هموطنان عزیز 

این اشیا جز همین بشقابهای پرنده نمیتوانند باشند 

هیچ موشک بالستیک یا بی لاستیکی و جود ندارد که توان ثابت ایستادن داشته باشد و به چشم بر هم زدنی از نظرها غیب شود . بیایید باور کنیم به خواست خدا ، ما در این ۷ طبقه آسمان ، که احتمالا تعبیر آن وجود جهانهای موازی و نوعی اشاره به لا زمان و مکانه . با رادیکالیسم شدن این “ بشقاب پرنده ها و مهمانان سماوی کوچک اما به لحاظ علمی ، جلوتر از ما “ به این تیوری پی خواهیم برد .   محمد فرخ

۰ نظر ۰۷ مهر ۹۶ ، ۱۶:۳۵
امیرآرش فرخ

راه رفتن اسناد فرخ و بی هوشه دانشجویان .

دانشجویان این استاد جوان و نخبه ، کلاسهای  استادسون رو خیلی دوست دارند چون از همه چی میپرسن و ایشون با خوشرویی جواب می دن .

ااا

۰ نظر ۰۹ تیر ۹۶ ، ۰۲:۰۸
امیرآرش فرخ

۰ نظر ۱۴ تیر ۹۵ ، ۲۱:۰۱
امیرآرش فرخ

بنام خالق سکوت فریاد وش

من امیر آرشم !

با کمری صاف و سر به فلک افراشته !

بانگاهی به افقهای دور!

مهربان و صبور!

آکنده از افت و خیز ! چون زندگی ! چون تلاطم امواج دریا !

گاهی غرررررنده تر از شیر !

گاهی به مطلومی عقرب !

فقط نیشی کافیست مرا !

مهربانی را ، وفا را ، خوش خلقی را با هیچ و بی هیچ عوض نمیکنم !

من هستم ! قوی در جنبشهای دیالکتیکی با خود !

من همینم ! آرش که حتی اگر نداشت ، دستش توی جیبش بود و قرض میگرفت اما درب خونه اش ، یخچالش و هر آنچه داشت ، بروی همه ، از غنی تا فقیر  باز بود و فرقی قایل نبود!

من یک کارگرم ! بدون تحصیلات !

درس شعور نمیآورد !

اما من امیر آرشم با قدرت تبدیل فعل خواستن به توانستن !

هنوز آگاه نیستی از پشت پرده این سکوت فریاد وش !

من سراب نیستم !

من عین روح خدا در جسمی بی جانم ! 

من سراب نیستم !

من به فرخ بودنم افتخار میکنم .

 پدر 68 ساله ام 

هنوز دور بارفیکس میچرخد و خواستن را به عمل تبدیل میکند !

پس با 84 کیلو وزن و سابقه ملی و باشگاهی

من سراب نیستم!

۰ نظر ۰۸ تیر ۹۵ ، ۱۹:۳۹
امیرآرش فرخ

گرامی باد تشبیه به ماهت

تاجیکیسم

۰ نظر ۰۸ تیر ۹۵ ، ۰۹:۱۹
امیرآرش فرخ

 نظرم کن و آرامشم رو دو صد چندان . خوشبختی رو برای همه کسانی که من دید خوبی نداشتم ، بخواه و قلبمو بزرگ کن .

۰ نظر ۰۷ تیر ۹۵ ، ۰۳:۲۸
امیرآرش فرخ

بنام خودش  

یه چیزی مثل یک رویا حقیقت داره و اینجاست

یه حس خوبی از بودن که هم امروز و هم فرداست

ندونستم چی شد اما توی هر لحظه گیر کردم

همیشه قصه سرعت بود ولی انگاری دیر کردم

دیر کردم

♫♫♫♫♫♫

میگن بد جوری دیوونم مگه دیوونه آدم نیست

آخه عم داره میخنده تحمل کردنش کم نیست

چرا دنیا نمی ایسته یاد و هم سفر باشیم

بگو تا کی باید دنبال رویا در به در باشیم

دیگه تاریخ و تقویم و صدای تیک تیک ساعت

یه جورایی بهم میگن گذشت. از ما بخواب راحت

دیگه حالا  با این حال و با این دو تا چشم قرمز

اختصاصی رسانه پاپ موزیک

بجون بی رحم مجبورم بگم جوونم

بگم عشقم خدا حافظ خدا حافظ

خدا حافظ

۲ نظر ۰۷ تیر ۹۵ ، ۰۳:۱۹
امیرآرش فرخ

۰ نظر ۰۶ تیر ۹۵ ، ۱۷:۲۵
امیرآرش فرخ

احترام متقابل

درک متقابل

مدیریت برنامه ریزی خانواده

جایگاه پدر

دارایی

عشق

استحکام زندگی

سعادت و خوشبختی زوجین

کمال

سمینار خانواده و برنامه ریزی فرهنگ در خانواده 

۰ نظر ۰۳ تیر ۹۵ ، ۰۴:۰۲
امیرآرش فرخ

۰ نظر ۰۳ تیر ۹۵ ، ۰۳:۴۴
امیرآرش فرخ

بنام بیتا

دانستنیهایی کیمیا

کلید راز گمشده جذب خواسته ها

 

درباره کتاب

قفل بزرگی را در نظر بگیرید که بسیار محکم است و به‌سادگی باز نمی‌شود. این قفل باعث شده است در جایی گیر بیفتید که دلخواه‌تان نیست. با وجود این، می‌دانید که این قفل طوری باز خواهد شد و اگر باز شود، آزادی را تجربه و احساس خواهید کرد. تا امروز درباره‌ی شادکامی و ثروت فقط مطالبی خوانده‌اید. زندگی دلخواه، لذت بردن از هر چیزی که آن را لذت‌بخش می‌دانید، به‌دست آوردن درآمدی که از صمیم قلب می‌دانید کسب آن برایتان مقدور است، زندگی کردن به شیوه‌ای که هدف‌تان بوده است و مؤثر بودن به همان روشی که همیشه در نظر داشته‌اید، رؤیای شماست.

این قفل خیلی محکم است و تا باز شدن آن، مردم در یک زندان روانی محبوسند؛ جای تاریکی که به هیچ کس توجهی نمی‌شود؛ یک سلول بسته؛ فضای محدودی که قاتل رؤیاهاست و هوش، عشق و روان مردم را به نابودی می‌کشاند. قفل این زندان یکی از قفل‌های بسیار محکم است. می‌توانید آن را ببینید؟ به نظر من می‌توانید. این قفل در ذهن انسان است. کتابی که در دست دارید، راه باز کردن آن و آزاد شدن را نشان می‌دهد. کلید: راز گمشده‌ی جذب خواسته‌ها نوشته‌ی جو ویتل که دریچه‌ی دنیای امید و امکانات را به رویتان می‌گشاید. کلید به این سؤال آزاردهنده‌ی شما پاسخ می‌دهد که چرا هنوز فراوانی و نعمتی را که باید می‌داشتید و استحقاق آن را دارید، به دست نیاورده‌اید. این کتاب راهبردهایی برای باز کردن همان قفل مورد اشاره در اختیارتان می‌گذارد؛ راهبردهایی جدی و عملی که در طول زمان آزمایش شده‌اند.

اگر در جستجوی کتابی هستید که نحوه‌ی وقوع حوادث زندگی‌تان را برایتان شرح دهد و می‌خواهید دامنه‌ی آگاهی خود را گسترش دهید، پیشنهاد می‌کنم با این کتاب به عنوان یک دوست جدید و عزیز انس بگیرید. آن را با ولع ببلعید! اما مهم‌تر آنکه، برای باز کردن قفل‌های درونی‌ای که شما را از پیشرفت بازمی‌دارند، از آن استفاده کنید.

عرفی کوتاه:موضوع کتاب حاضر، مباحثی روان‌شناختی در باب رشد شخصیت و کسب مهارت‌هایی برای کنترل و مدیریت هیجانی است. در این نوشتار تکنیک‌های علمی و کاربردی برای رهایی از فکرها و احساس‌های ناخواسته و دست‌یابی به آرامش روانی و تمرکز قوای ذهنی درج شده است. کتاب با مباحثی دربارة شناخت هستی و قوانین معنوی آن آغاز می‌شود و با آموزش تکنیک‌های کنترل اندیشه و مدیریت باورها ادامه می‌یابد. سپس سؤال‌ها و جواب‌هایی دربارة شناخت ماهیت معجزات بیان می‌شود و در پایان اصول رسیدن به موفقیت و روش‌های رهایی از اندیشه‌های ناخواسته ذکر می‌شود.

۰ نظر ۰۳ تیر ۹۵ ، ۰۳:۴۱
امیرآرش فرخ

محمد رحیم فرخ  ، روزی 1 ساعت را تمرین میکند  میدود . وی از شاهنشاه آریامهر در مسابقات دانشگاههای ایران ، به نمایندگی از دانشگاه تهران مدال قهرمانی را دریافت نمود . درود به شجاعانی اینچنینی که خط مقدم جبهه و رژیم صدام برای بدست آوردنش له له میزدند اما سعادت با وی یار نبود تا به آرزویش که همانا دفاع از کیان مملکتمون بود نایل شود .

۶ نظر ۰۳ تیر ۹۵ ، ۰۳:۰۹
امیرآرش فرخ

بنام مانا

اصل مطلب در ستون مقالات میباشد

۰ نظر ۲۵ خرداد ۹۵ ، ۰۳:۱۰
امیرآرش فرخ

تولدت مبارک عقاب خوبم

بهترین های احمد رضا عابدزاده - حالا کجایی عقاب آسیا؟

شهر ما شهر مونیخه...تیم ما بایرن مونیخه...عقاب آسیا با ماست...دروازه بان تیم ماست...احمدرضا عابدزاده...احمدرضا عابدزاده...باهات بد تا کردن.همون طور که با حجازی بد تا کردن.همون طور که به باقری و مهدوی کیا بد کردن.همون طور که به کریمی بد می کنن...این جا ایرانه.پهلوان مرده را عشقه! احمدرضا جان  ، عقاب آسیا ، دوست خوبم، 

سآروز تولدت مبارک یار خوبم و شرمنده دعوتت . 

در منزل مثل اونشب !

عقاب  آسیا  با  ماست ............ است...

۲ نظر ۲۳ خرداد ۹۵ ، ۱۳:۵۹
امیرآرش فرخ

هیلارى کلینتون ،اولین زن کاندیداى نهایى ریاست جمهورى تاریخ آمریکا!

صورتش از غرور و اعتماد به نفس میدرخشید.

به صورتش نگاه میکردم .کنار چشمهایش پر بود از چین و چروک ! پیری بالباسی سنگین بدون بوتاکس !؟

۱ نظر ۲۳ خرداد ۹۵ ، ۱۳:۴۲
امیرآرش فرخ

بنام خالق معجون مهربانی و شجاعت

بنام خالق شهید زنده ! بنام بیتای مهرآفرین

امروز مصاحبه ای داریم که بسیار متفاوت است ! مصاحبه و صندلی داغی که میهمانمان از قهرمانان واقعی عرصه جنگ تحمیلی ، به گونه ای که " صدام حسین " که ظاهرا تفاوت جوجه کلاغ و عقاب را نمیدانسته ، برای سر این جوجه کلاغ ،که از بازماندگان هشت سال حمله هوایی به عراق است جایزه تعیین نموده است . اما رفتار نیک ، کردار نیک و پندار نیکش زبانزد خلبانان نیروی هوایی ارتش ، خلبانان کمک خلبانان و مهمانداران شرکتی بود که بعد از جنگ در آن سالیان سال پرواز کرد و پرورش داد و مثل نیروی هوایی خیلی بی صدا و آرام بازنشسته شد ! اما آنچه ماند جمله معروف " ژنرال صدام بدو ، خلبان سعیدی بدو" میباشد .

با احترام به همه نظامیان و جان بر کفان دفاع مقدس در این روز که روز "  نیروی هوایی " است ،  با اصرار با این عقاب بازنشسته در سه مرحله مصاحبه نمودم .لازم بذکر است نشریه وزین دنیای خودرو اولین نشریه ایست که خلبان سعیدی حاضر به مصاحبه با آن شدند .ایشان تا بحال مصاحبه ای با هیچ نشریه ای نداشته اند .

با درود به کاپیتان عزیز جناب آقای استاد خلبان " تیمسار رضا سعیدی " استاد عزیزم و با اجازه از محضرتون مصاحبه داغ رو شروع میکنیم :

بیوگرافیتون رو بفرمایید !!

رضا سعیدی ، 65  ، ساله ، متاهل ، دارای 2 فرزند، متولد شمیران .

شمارو" شهید زنده "خطاب میکنند ! چرا ؟

خیر !  اینطور نیست . شهادت تعریف دارد . شهادت یعنی جانت رو به خدا هدیه بدی و او قبول کنه . من این سعادت رو نداشتم نازنین گلم .

اولین پروازتون رو به یا دارید ؟

بله! پس چی ! در نوزده سالگی و در فرودگاه قلعه مرغی به استادی جناب کاووسی با هواپیمای

 " پایپری" که بدنه اش ار پارچه بود .

اولین پرواز با جنگنده ؟ بعد از فارغ التحصیلی از امریکا ، در بازگشت به ایران به وحدتیه رفته یکماه روی هواپیمای اف-5 پرواز کردم . پس از آن از تمام کتابها و درسها امتحان گرفتند و من در آن امتحانات نفر اول شدم . به همین دلیل به عنوان تشویق مرا به پایگاه یکم شکاری مهرآباد فرستادند تا در کابین عقب هواپیمای فانتوم اف-4 پرواز کنم بعنوان ناوبر .

حدودا چند سال باید کابین عقب میپریدم تا انتخاب میشدیم و اجازه پرواز در کابین جلو را میگرفتم .در این مدت به نحو عجیبی عاشق نجابت و چابکی و چهره زیبای فانتوم (اف-4)شدم .

چی شد از معشوقتون (فانتوم) دل کندین و اومدین روی هواپیمای مسافر بری ؟

در سال و پیرو یکسری مسایلی در نیرو بوجود آمد ، فرمانده وقت نیروی هوایی جناب شهید ستاری با توجه به اینکه جنگ هم تموم شده بود ، طی نامه ای خدمت مدیریت عامل آنزمان هواپیمایی آسمان ، من رو به عنوان مامور به آنجا فرستادند .

نظرتون راجع به این کلمه :

فاتنوووم !

با ذوق و خنده ای از ته دل :

 عشششششششششششق !

اگر دوباره به دنیا بیایید :

من اگر دوباره به دنیا بیام بدون شک بازهم خلبان جنگنده شکاری فانتوم میشدم . ناگفته نماند با توجه به علاقه من به فانتوم ، پرواز واقعی رو پرواز با جنکنده میدونم .

حستون وقتی سوار بر ققنوستون مسشدید و بعد ازخواندن چکلیستها :

یک مورد خاص ! در عملیات بودیم . وقتی در این پوزیشن قرار میگیری حد اکثر قدرت خلبان و هواپیما جهت مانور و  دنبال کردن دشمن لازم است .در یک لحظه حس کردم بال فانتومم بال خودمه ! این احساسو با هیچ حسی عوض نمیکنم ! خودتان تصور کنید !!!

کدام جنگنده را بیش از همه دوست دارید ؟

با همان شور و ذوق همیشگی و لحن زیباشون : خب معلومه ه ه ه ه ه ه ه ه! فاااااانتووووووم!

تلختریت خاطره غیر جنگی:

در حین انجام راید دوم پرواز سولو در امریکا (تنها پرواز کردن خلبان) همه جور بلایی سرم اومد که نگو و نپرس ! گم شدم ! موتورم رفت !! هیدرولیک نداشتم ! هوا هم خراب بود ! نور علی نور !!!

بهترین خاطره جنگی : حمله و بمباران  پایگاههای "شعیبیه"  به انتقام بمباران پایگاه بوشهر بعد از یکهفته تلاش و همزمان بمباران پالایشگاه که من در ایندو لیدر دسته بودم .

پس از اینهمه جانفشانی و با پایان جنگ در یک مقطع و با پایان عمر پروازیتون از تیمسار سعیدی که لرزه بر اندام رژیم صدام می انداخت و بعد از جنگ یکی از بهترین معلمان خلبان بود و جوانان زیادی رو برای پرواز تربیت کرد ، آنطور کهدوست داشت قدر دانی شد؟

از دست عزیزان چه بگویم گله ای نیست ، گرهم گله ای هست دگر حوصله ای نیست !

اما من کوچکترین ناراحتی از این عزیزان ندارم . مهم این است که ازت به نیکی یاد کنند .

کی دلتون خیلی شکست ؟

وقتی ناچار به بمباران گمرک خرمشهر شدم ! آخه آدم شهر خودشم میزنه ؟ اما عراقیهای نامردا داشتن همه جنسهای گمرک رو میبردن و ما باید داغ اونارو به دلشون میذاشتیم .

این شغل در هواپیمای جنگنده  لذت بخش بود ؟

تازمانی که جنگ شروع نشده بود خیلی خیلی خوب بود ، بخصوص که من دوره معلمی خلبانی فاتوم و چندین دوره خاص رو در امریکا دیده بودم .

اما باشروع جنگ همه چیز طور دیگر رقم خورد و روزهای خوش تمام شد . حالا باید از دوره هایی که دیده بودیم برای دفاع از دین و سرزمین و ناموسمان استفاده میکردیم .

شوخی نبود ! ما وارد یک جنگ شده بودیم ! جنگ خوب نیست ! جنک کثیفه ! بی رحمه !

و در هواپیمای مسافر بری؟خیلی خوب بود و از جنگنده خیلی ساده تر بود . برای منکه خیلی هم راحت بود چون با نازنین گلهایی چون شما آشنا شدم و جز خوبی ندیدم .

آیا از فرزندانتون ، خلبان سعیدی دیگری متبلور خواهد شد؟

اگر خداوند یاری کنه پسر کوچکم مدرکشو گرفته اما چند سالیست پشت درهای بسته شرکتها مانده !

ژنرال سعیدی در منزل :

چییییی بگم نازنین گلم ! اول فکر میکنی خوبه !! اما یه کم که میگذره میبینی چقدر بده!

شما در منزل غر میزنید ؟!!!

نه الحمدلله ! با همسرم خیلی هماهنگیم . سی سال زندگی مشترک بوده و تفاهم  دیگه ! غر غر های من مثل لالایی میمونه براش !!!؟

چه میکنید در روزهای بازنشستگی : کمی مطالعه ، شطرنج ، فکر ، مدیتیشن .

شما به متانت و مهربانی و دانش بین کادر پروازیتون معروفید . چنین فرد مهربانی چه اتفاقی برایش می افتد که جایی را بمباران میکند ؟

به محض بلند شدن از باند آدم دیگه ای میشدم ! باورت میشه ؟! و چون اغلب لیدر دسته بودم و باید با ارتفاع پست پرواز میکردم دقتم چندین برابر میشد و من حواسم به همه چی بود و در آن لحظه حالتی داشتم که فقط میخواستم نابود کنم .

بخصوص با دیدن بدن عریان آویزان اون دختر پرستار ایرانی که روی پل خرمشهر به تیر بسته بودند و من چند شهید دادیم برای پایین آوردنش یا دخترهایی که لخت میفرستادند لب رودخانه آب بیارن !حالا فهمیدی چرا عوض میشدم ؟

خاطره جالب و ترسناک :

در عملیاتی روی هدف موشک خوردم !( یعنی نمیدونم چی خوردم اما یه چیزی خوردم !!!!) در برگشت هم به رگبار بستنم !!!! یه موتورمم آتش گرفت !  جا داره از تیمسار محققی که هواپیمای پشت سر من بود تشکر کنم که منو تنها نذاشت و پشت من میومد و از من در برابر رگبارها دفاع میکرد چون فرامین پروازم هم از بین رفته بود . در همین حال به گروه دیگری از پدافند های عراقی رسیدیم که تیمسار محققی با کم کردن ارتفاع و دور زدن تمامشونو زد ! و من رد شدم ! عمری طول کشید تا به مرز برسم  اما تا رسیدن به مرز انقدر از ایرانیها تیر خوردم که محققی از پشت سر اومد کنار و و گفت ببخشید نمیتونم اینارو بزنم !!! خلاصه اومدم کمی تکان بخورم و بچرخم به سمت امیدیه اما صاف نمیشد ، فرامین و دوباره به سمت عراق میچرخیدم! حالا عراق به جهنم به سمت پدافند ایرن که بدتر از عراقیها بودن چون اونا میدیدن 2 تا هواپیما دارن میان و تصور میکردن عراقین و به رگبار میبستنت  !!! داستانی بود !!! ایرانیا میزدن ، عراقیا میزدن !!! اما انصافا انقدرکه از ایرانیهاتیر خوردم از عراقیها نخوردم !!!!!!مرز رو که رد کردیم کابیت عقب آتش گرفته بود و ارتباطی باهاش نداشتم ، اشان با بیردن پریدند ! منهم وقتی نزدیک آبادان بودم برای اولین بار دستگیره ایجکت رو کشیدم ....... ولی اتفاقی نیفتاد !  گفتم بد بخت شدم ! دفعه دوم حالت بدنم رو از دست دادم و دستگیره رو با دعا وبا تمام وجود کشیدم که الحمدلله عمل کرد .

از اون عملیات یک یادگار دارم و اون درد کمریه که از سال59 همراهمه ویادگارمه با اون

آیا فانتوم به شما حسی دارد وقتی از جلوی آن میگذرید ؟

بله ! من همیشه به بچه ها میگم ببینید ! این فانتومها وقتی منو میبینند  بال راستشو میچسبونه به سینه و تعظیم میکنه . چی فکر کردین !!!!!!

با دیدن فانتوم در حال پرواز ، تیمسار بازنشسته ما چه حسی پیدا میکنه ؟

یک آآآآآآآآآآآآآه بلند از ته دل و غیر قابل توصیف  ! ای کاش عشقم را لمس میکردم اما حتی نمیذارن بهش دست بزنم یا1 دقیقه بشینم تو کاکپیتش ( طبق قوانین ) !!!!!

شما و دیگر خلبانانمون صدام رو دیوانه کرده بودین ! چه حسی داشتین ؟

غرور و شجاعت و دفاع از ناموس و مردممان . ما بخاطر حفاظت از مردممون به ناچار قسمتی اعظمی از نیروی هوایی را برای بمباران دشمن استفاده کنیم تا جلود پیشروی آنها را به داخل خاک ایران بگیریم تا آمدن یک بیروی نظامی زمینی .

با از پا در آوردن قسمت اعظمی از نیرود هوایی صدام ، در عملیاتهای مختلفی که خلبان سعیدی لیدر اکثر آنها بود چه حسه به شما دست میداد ؟

جز انجام وظیفه برای مردم نازنین گلم  هیچ نبود .

با این همه جسارت و شجاعت و القاب ، چرا فاقد هر گونه غروری هستید :

غرور !؟؟؟؟؟؟ اصلا غرور چی هست !؟( خنده)

افتادگی آموز اگر طالب فیضی          هرگز نخورد آب زمینی که بلند است !

شما لفظ " نازنین گلم رو " تکیه کلام خود قرار دادید ! از کی و چرا انزنین کلم ؟

باورت میشه آرش جان خودمم نمیدونم از کجا اومده ! اما از هر جا اومده لفظ نازنین گلمه !

غذای مورد علاقه ؟!!!!! ااآآآآآآآآآآخ جون !!!!!!!! قورمه سبزی با پیاز و نون !!!!!!!!!!!

وقتی روی یه مکان لاک میکردین و آماده فشردن کلید قرمز رنگ "استیک " بین پاهاتون بودید با تمام وجود به چه می انیشیدید ؟  و چه میگفتید ؟

گاها بد و بدتر نثارشون میکردم و با بسم الله کلید بمب رو میزدم .

در بیاوران خیابانی به اسم سرتیپ خلبان رضا سعیدی وجود داره که از شرق به غرب نوشته خیابان شهید خلبان رضا سعیدی ! این خیبان به اسم شماست ؟ منازل داخل خیابان همه مال شما هستن ؟

وافعا که دست شما درد نکنه ! اون فقط یه اسمه که هی میان مارو شهید میکنن و بچه هتی شهرداری درستش میکنن !!!!!90 درصد نیروی شهرداری اونجا داره استفاده میشه !!!! این شیفت مینویسه شهید ! شیفت بعدی شهید رو رنگ میکنه ! زحمت میکشن نازنینها !

کسی هم که وسط خیابون بین شهید و زنده ایستاده احتمالا منتظره روح منو ببینه !!!!!

دست شورای محل درد نکنه .

فانتوم یا اف-14؟

معلووووومه فانتوم

آیا فانتوم هووی همسرتونه ؟

 ( با کمی کرشمه ) نه !!!!!!

چه چیز از رضا سعیدی معلم خلبانی متفاوت میسازه ؟

در آنزمان من ستوان یکم بودم و 6 نفر در نیروی هوایی انتخاب و به امریکا رفتیم و دوره معلم خلبانی فانتوم رو دیدیم در فلوریدا .

مدیران ایران همیشه ایرانمون که جنگجویی چون شما داره تا چه حد به شما بها دادند؟

(مثلا خانه در زعفرانیه ، مازاراتی مشکی و....)

من احتیاجی به بها دادن یا ندادن آقایان ندارم و نداشتم .

البته یکسری چیزهایی دادن که من .... بگذریم اکنون منزلی نقلی در طبقه 4 بدون آسانسور شهرک پردیسان دارم .

در کمترین ارتفاع روی بغداد مشغول دید زدن مغازه ها بودید که عکاسی از طبقه 21 هتل بغداد روی چهار راهی که چراغ اون قرمز بود از شما عکس میندازه !!!

برای دوستان بفرمایید احیانا برای خدیر هدیه والن تاین که نرفته بودید ؟

من نبودم که ! ( لبخند شیرین ) برای ضایع نشدن حق خلبانها شاید آنها بودند !!!

شواهد و رجیستر فانتوم و طرز پرواز میگه خودتون بودین ! با رادیوهای خاموش !

ا ی خبرنگار بادانش و نازنین گل من !!!!از دید امواج موشک عراق فرار کردم تو منو گیر انداختی !؟؟؟ رفته بودم پایین که امواج موشکاشون توسط ساختمانها خراب شن ونتونن منو بزنن !

شما از 19سالگی تا کنون یعنی در 65 سالکییعنی41 سال و جزو بهترینها بودید اما هیچگاه مصاحبه ای کردید . چرا ؟ و چرا دعوت من" دانشجوتون" رو بعنوان نماینده روزنامه وزین دنیای خودرو قبول کردید اونهم بعد از 41 سال .

از مصاحبه گریزان بودم و هستم اما با توجه به شخصیت ، دانش و استعداد نازنین گلی که خود فانتوم بازبوده است چون تو، و روزنامه ای که بسیار جالب خود را طبقه بندی کرده و مدیر آن از نیروهایی جوان و کار بلد در زمینه سوالات خاص بکار گرفته چه میتوانستم انجام دهم ؟! ( وروجک )

سپاس استاد .

با سوراخ سوراخ شدن هواپیماتون و سالم به زمین رسیدنتون اولین چیزی که به ذهنتون

خطور میکرد !؟

عجب قدرتمندیه این " الله جلالوا " !!!!

عملیات (اچ3) که بی نظیرترین عملیات جهان بلحاظ بررسی لحظه به لحظه بوده:

من نبودم که !!!!!!!!! اعجاب انگیز و در دنیا بی نظیر

"نویسنده لازم به ذکر است هیچکدام از خلبانهای فانتوم که بنده سعادت زیارتشون رو داشتم در این عملیات بی نظیر حضور نداشته اند و 8 فروند فانتوم خود به خود سه پایگاه در دور ترین نقطه عراق که طی دستور صدام تمام هواپیماهای خود را به این 3 پایکاه موسوم به الولید را به خاک و خون کشیده ، تقریبا 70 درصد از نیروی هوایی عراق را نابود میکند ، سپس بعد از 2 مرحله سوختگیری به وطنمان باز میگردند !!!!! "

خلبانهای فانتوم در یک کلمه ؟

بهترینن ! باحالن ! اینو ثابت کردن

ریاست در زمان جنگ ؟

بله چند جا از جمله بوشهر

ریاست بعد از جنگ ؟

پستی رو قبول نمیکردم چون علاقه ای ندارم.

با لفظ نازنین گلم یه پیام برای مردم قدر شناس ایران که جونشون رد مدیون شما بودن بفرمایید ؟

با حرفت مخالفم ! ما در اختیارو خدمت  این عزیزان بودیم چرا که ما با پول این مردم نازنین و دوست داشتنی به آمریکا رفتیم و دوره دیدیم که در بازگشت از این نازنین گلها در برابر هجوم دشمنان دفاع کنیم .

من باید برای انجام عملیات راهی بوشهر میشدم اما صف بنزین در شیرا بسیار طولانی بود .به جلو رفتم و کارت خلبانیم رو نشون دادم و گفتم سریع باید برم بوشهر ! آقا گفتن همانا و بهم ریختن صف همانا ! بنزین رو که پر کردن هیچ ، پولشم نگرفتند و آقایی از ماشینش برام شیرینی و میوه هم آورد و گفتند تو  فقط برو

حالا برای چنین نازنین گلهایی جونت رو بدی زیاد دادی ؟!!

کاپیتان  ، این جریان صدام بدو سعیدی بدو چیه ؟!

تو اینم در آوردی !؟ای ناجنس !!!

با توجه به عملیاتهای متعددی که بیشتر من لیدر بودم ، صدام از طریق رادیوش 2 بار برای من جایزه تعیین کرده بود .

اما سعیدی یکی مثل مابقی خلبانها و بچه های سپاه و بسیج بود .

صدام در چند جلسه علنی و غی علنی گغته بود " سر این جوجه کلاغ رو برام بیارین تا آخر عمر 7پشتتان هم راحت زندگی خواهند کرد " نظرتون؟ آیا شما هم برای صدام لقبی دارید؟!

نه نازنین . لقبی ندارم و براش از خدا طلب آمرزش میکنم . خدا از سر گناهانش بگذره!!!

دلتنگ پرواز با فانتوم ؟

بابا بی انصاف ،من میگم برم بهش دست بزنم و توی کاکپیت بشینم کافیه!

چرا عاشق فانتومین ؟ آیا اونم به شما عشق ورزیده ؟

من برای خلبانهای جوان که آموزش میدهم میگم حتی زمانی که با شبیه ساز پرواز میکنی،

هواپیمایی که باهاش پرواز میکنی روح داره و با روح کاپیتان هواپیما یکی میشن . پس روح داره و تمام انرژیمونو جذب میکنه و ساطع میکنه .

با هواپیما حرف زدید ؟

اووووووووووووووو! تا دلت بخواد

شهیدان حق زیادی گردن ما دارند .ما اکنون شهیدی زنده داریم ، با وی چه باید کرد ؟

این رو شما میدونید نه من که خودم رو در این حدود نمیدونم . در هر صورت کوچکترین توقعی از کسی ندارم .

 پیامتون برای کابین  کرو تمام ایر لاینها بخصوص آسمان ؟

خداحفظشون کنه در همه جا .

اکر روزی قرار بشه من کتابتونو بنویسم اسمش رو چی میذارین ؟

بلندآسمان جایگاه من است .

تیمسار ! من از زبان یه فانتوم باهاتون حرف میزنم،عاشق شمام ،از بعد از جنگ که تنهام گذاشتی و رفتی ، جای خالی نازنین گل گفتنت رو حس میکنم ! آخه فانتوم بی سعیدی فانتومه ؟

نازنین گل فانتومم ، دل به دل راه داره !!!!!!!!!!!!

چرا وقتی عراقیها میفهمیدند رضا سعیدی داره میاد فرار میکردن ! چرا؟

من نمیدونم اینطور بود یا نه اما وقتی میرسیدم رحم نمیکردم و فقط میزدم .

کلاه پروازتون (هلمت) رو هنوز دارین ؟

آآآآآآآآخی ! نه!

لباس و آرمهای فانتومتونرو ؟

وااااااای!حیف ! نه

خلبان سعیدی از هواهای خراب و رعد برق و نقص موتور نمیترسید . این شجاعت رازش چه بود؟ ساده بودن پرواز با مسافر بری برای من نسبت به جنگنده و ایمان به خدا و ایمه(ع).

چرا هر چیز به شما دادند آنرا بخشیدین ؟ دست دیگران رو میگرفتید و ....کلا لارژ بودید. چرا؟

از هر آنچه روزی شما کردیم انفاق کنید .(قران کریم )

.نترسیدین به بی پولی بخورین ؟چرا خصیص نبودید ؟

خدای روزی رسان دیروز شما ، خدای روزی رسان امروز شما و خدای روزی رسان فردای شماست .

خلبانهای آسمان ؟

خلبانهایی با استانداردهای پرواز بالا و خیلی خوب .

خبر قطع نامه 598 ؟

راستش کمی خوشحال شدم !!!!!

دوست دارید چه ماشینی داشت

تا حالا اسیر شدید ؟

دشمن غلط میکنه منو اسیر کنه ! شیردونشو میکشم بیرون ! زمانی جنگجوی خوبی هستی که دشمن رو به زا نو در بیاری و قهرمانانه سرت رو بیاری بالا .

مرا عهدیست باشادی ، که شادی عهد من باشد

مرا عهدیست با جانا ، که جانا عهد من باشد

ادکلن : تلخ مثل مال خودت

خدا : معبود

مادر: افسوس

عشق : فانتوم

همسر: نازنین

مهماندارهای آسمان :

گلهای آسمان

شعار در زندگی :معنویات و اخلاق

 

 

 

 

 سپاس استاد تیز پرواز        

 

 فرخ 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

                                                             

                                                                                                                     

۳ نظر ۲۳ خرداد ۹۵ ، ۰۲:۱۸
امیرآرش فرخ

امشب💚

راس ساعت دلتنڪَی

تمام ستارڪَاڹ را

دانہ دانہ

چشمڪ زناڹ

بہ حریرڪَیسوانت می نشانم

ماه خسوف می ڪند

ماه مڹ امشب تویی

شبتون رویایی

۰ نظر ۱۹ خرداد ۹۵ ، ۰۴:۰۶
امیرآرش فرخ

بنامش!

نهیبی بر سلامتی خود

پنج دقیقه همراهى با زنى_زیبا مردان را به ۸ بیماری مبتلا می‌کند!

مردان ، جذب زنان خوش قد و بالا، زیبا، جذاب و خوش تیپ می‌شوندو زنان جذب احترام ، زیبایی و نگاههای نافذ ابر مردی با چشمانی رنگی اما خاص .

 اما نمی‌دانند که این نگاه‌ها و دیدارها، آن‌ها را به سمت خودکشی خزنده سوق می‌دهد و برای سلامتی آنان زیان آور است.

تحقیقی که دانشگاه والنسیای اسپانیا انجام داده، نشان می‌دهد که حضور ۵ دقیقه‌ای مردان زیبا کنار یک زن زیبا، باعث بالا رفتن نسبت چربی_خون و هرمون کوتیزول در خون می‌شود.

یک تحقیق هم می‌گوید که دیدن زن زیبا، باعث اختلال در سیستم مغزمرد می‌شود و چه بسا کامپیوتر مغز را برای چند دقیقه یا چند ساعت، از کار بیاندازد.

افزایش_تصمیم‌های_جنون_آمیز:

تحقیقات نشان می‌دهد که مردان بد چهره ، در حضور زنان زیبا، تصمیم‌های خطرناک‌تری می‌گیرند. پژوهشگران رفتارهای ۹۶ مرد ۲۲ ساله را هنگام ورزش اسکیت زیر نظر گرفتند. این پژوهش نشان داد که این جوانان در حضور دختران، حرکات خطرناک‌تر و جنون آمیز‌تری انجام می‌دهند.

مشکلات_اجتماعی:

ارتباط با دختر زیبا، باعث بحران می‌شود. این بحران در زندگی اجتماعی بیشتر نمود پیدا می‌کند چرا که باعث رشد حس «غیرت و حسادت» در همه طرف‌ها می‌شود. زن زیبا حسادت دیگر زنان را بر می‌انگیزد و مورد توجه مردان قرار می‌گیرد؛ مساله‌ای که باعث از میان رفتن اعتماد نزد برخی می‌شود.

تاثیر_منفی_بر_کار:

یکی از پژوهش‌ها نشان می‌دهد کسانی که حتی چند دقیقه را با زنی زیبا و جذاب بگذرانند، راندمان کاری‌شان نسبت به کسانی که با زنی غیر جذاب (از دیدگاهشان) هم صحبت می‌شوند، کمتر است. در این پژوهش که آن را مجله «اکسپریمونتل» منتشر کرده، آمده است که احتمالا مردان، از بخش زیادی از مغز یا آموزه‌های خود برای جلب نظر زنان زیبا استفاده می‌کنند و بخش کمی برای کارهای دیگر باقی می‌ماند.

آسیب_به_قلب:

پژوهشی دیگر نشان می‌دهد که دست‌پاچگی مردان هنگام ملاقات با زنی بسیار زیبا، بالا می‌رود، مساله‌ای که باعث زیان رسیدن به قلب می‌شود به ویژه در مردانی که معتقدند همطراز زن نیستند.

فشارخون:

پژوهشی هم نشان می‌دهد که غیرت برخی مردانی که همسرانشان زیبا هستند، دلیل اصلی بیماری‌ فشار خونی است که به آن مبتلا می‌شوندکه گاها با زیبا بودن مرد این اتفاق 2 طرفه خواهد بود و با احتساب حسادت بانوان ، این مسله برایشان مضر تر است .

این پژوهش آمریکایی که بر روی ۳۵۰۹ مرد متاهل که با زنان زیبا ازدواج کرده‌اند انجام شده، این نتیجه را داده است، یا به عبارتی:

"هرچه زن زیباترباشد، مردزودترمی‌میرد و هرچه مرد زیبا تر ، زن زودتر میمیرد"

۰ نظر ۱۹ خرداد ۹۵ ، ۰۳:۵۷
امیرآرش فرخ

با نام خدای رمضان

از دوستان لطف داشتند و خواهش که بدلیل شباهت این عکس با من ؛ آنرا برایتان منتشر کنم .

بروی چشم ! اما ای کاش اعمالم هم چون ایشان بود !

شمایل امام زمان(عج)درهنگام ظهور:

💠🔹شبیه ترین مردم به جدشان رسول خدا(ص)هستند.

💠🔹به هیئت انسان چهل ساله یاکمترظهورمیفرمایند.

💠🔹''مربوع القامه''یعنی چهارشانه ورشیدهستند.

💠🔹موی سروصورتشان مشکی،وابروهاباریک وکشیده،چشمهادرشت ،دندانهاسفیدوپیشانی گشاده وروشن است.

💠🔹طرف راست صورتشان یک خال سیاه دارندوصورتشان نورانی واززیباترین مردم میباشند.

💠🔹بربازوی راستشان این دوآیه نوشته شده است:

''جاء الحق وزهق الباطل اندالباطل کان زهوقا''

"وتمت کلمه ربک صدقاوعدلا،لامبدل لکلماته وهوالسمیع العلیم."اسری81،انعام115

۵ نظر ۱۹ خرداد ۹۵ ، ۰۳:۲۰
امیرآرش فرخ

بنام خدا

محمد رضا تاجیک و طلای ناب !

دکتر محمدرضا تاجیک در فرامدرنیسم خانواده:

فراموش نکن

تمام سرمایه زندگیت دعای خیر والدین است.

اعجاز جمله معروفشان

"دستت به خاک بخورد،طلا شود"

را دست کم نگیر!

کمترین قدردانیت این است که

"دوستت دارم"هایت را از آنها دریغ نکنی.

۰ نظر ۱۹ خرداد ۹۵ ، ۰۳:۰۱
امیرآرش فرخ

بنام خالق رز 

یاور پر بارم ، کاپیتان فرخ رو :                                          

میترسم از خدا و نمیترسم ازکسی ،

میترسم از کسی که نمیترسد از خدا !

۰ نظر ۱۸ خرداد ۹۵ ، ۱۷:۴۲
امیرآرش فرخ

بنام خالق رمضان

اگر گم کرده ای ای دل ،

کلید استجابت را ، 

بیا یک لحظه با من باش ،

پیدا کردنش با من !

اگر دیدی گنه کردی ،

مشو مومید از رحمت ،

تو توبه نامه را بنویس ،

امضا کردنش بامن !

۰ نظر ۱۸ خرداد ۹۵ ، ۱۷:۳۲
امیرآرش فرخ

فارغ التحصیلى شهید سرگرد خلبان ناظریان از دانشکده خلبانى و عکس یادگارى با هم دوره هاى ایشان/  پیکر ایشان فردا در مهرآباد تشیع و سپس روز جمعه در زادگاهش تنکابن (شهسوار) به خاک سپرده مى شود !

چه زود دیر شد روزبه ! 

آریو برزن چی ؟ 

چقدر اذیتت میکردم ! یادته سیمولاتور بودیم !

مارمولک مصنوعی !

چرا همتون دارین میرین !؟

الان پیش بابکی ؟

پیش یاشار ؟

دلم برات تنگ میشه خلبان شجاع تنکابنی !

جنگ بین تنکابن و ملایر ! خونه ما !!!! سیمولاتور !!!!

بابام بهت گفت داری کچل میشی ! یادته ؟

گفتی : خودش میریزه !.......

وصیت نامه شهید خلبان روزبه ناظریان پیش از مرگش براى فرزندش آریو برزن/  وى هفته گذشته در سانحه میگ ٢٩ در پایگاه سوم شکارى همدان، به شهادت رسید/ 

خلبانى که به عشق شهید کشورى،به حرفه خلبانى روى آورده بود و عش وصیت نامه شهید خلبان روزبه ناظریان پیش از مرگش براى فرزندش آریو برزن/  وى هفته گذشته در سانحه میگ ٢٩ در پایگاه سوم شکارى همدان، به شهادت رسید/  ق خدمت به میهن و دفاع از این مرز و بوم را داشت،به عشق شهیدش در آسمانها پیوست و تشیع شد

۱ نظر ۱۴ خرداد ۹۵ ، ۰۷:۱۹
امیرآرش فرخ

بنام بیتا

به یاد همه بودم 

۰ نظر ۱۴ خرداد ۹۵ ، ۰۶:۴۸
امیرآرش فرخ

عرض احترام حضور همه عزیزان 

مطالبی رو تحلیل و ارایه میکنم خدمتتون

میتونه جالب باشه

با احترام : محمد فرخ - محقق و تیوریسین اجرام و میهمانان فضایی

ضمنا دوستان درخواست شماره تلفن تماس مستقیم با بنده را جهت دریافت پاسخ به سوالاتشان پیرامون مسایل فضایی و اطلاعات عمومی را داشتند که این امر از طرف پسرم   استاد امیر آرش فرخ    ، بعنوان نویسنده و محقق ، بر من مطرح گردید .

 استدعا دارم ؛

بعد از تماس همراه  با معرفیتون ، این سعادت رو خواهم داشت پاسخگوی شما نو گلان بوده ، در صورت ندانستن جواب ، حتما آنرا برایتان خواهم یافت .

آبشاری از مهربانی تقدیم به یکایک شما.

محمد فرخ

09190867371

۲ نظر ۱۴ خرداد ۹۵ ، ۰۵:۱۷
امیرآرش فرخ

با سلام و احترام

مطلب در حال تحقیق است و صحت آنرا در برخی قسمتها ، تایید نمیکنم اما در حوزه مطالعات دوستان علاقمند به موجودات فضایی ، خواندن آن بی لطف نیست .

با درود : محمدرحیم فرخ - محقق 

۵ نظر ۱۲ خرداد ۹۵ ، ۱۷:۱۵
امیرآرش فرخ

بنام شبنم آفرین


رکورد تاریخی بوئینگ ۷۲۷ (+ویدیو)

این هواپیما گنجایش ۱۰۵ نفر را دارا بود اما در این پرواز هیجان انگیز و خطرناک، ۳۶۰ نفر را حمل کرد این رکورد تاریخی حمل مسافر در تاریخ ۲۹ مارس ۱۹۷۵ اتفاق افتاد هواپیمای بوئینگ ۷۲۷ شرکت هوایی world airways در ویتنام جنوبی به سایگون پایتخت کامبوج مشغول مسافر گیری در ترمینال فرودگاه بود

۰ نظر ۰۹ خرداد ۹۵ ، ۰۵:۲۰
امیرآرش فرخ

بنام خالق شبنم

" انتقاد سازنده  یا  انتقاد بر باد دهنده "

نویسنده : امیرآرش فرخ - کارشناس ارشد مدیریت


خب ، بلاخره جلسه پایان نامه دفاع از مقطع   کارشناسی ارشدم  بود و با استرسی ملال آور ، باید به عنوان دانشجوی رتبه نخست دانشکده ، با معدلی بالغ بر 19 ، از پایان نامه ام  دفاع میکردم !

در حضور جمعی  چون یگانه مادر، اقوام مهربانم ، گوهر

دردانه جمع ، مردی که گرد نقره ای دانشش علاوه بر موهای

سر، به ابروانش نیز امان نداده بود ، پدر عظیم الشانم و

خانواده محترم همسرم گرانتقدرم که قدم رنجه نموده تا دردفاع

و دریافت مدرک کارشناسی ارشدم ، حضور داشته ، شاهد

موفقیت واحراز رتبه اول و عنوان نخبگی ، من باشند .

اما در این سو ، درمغزمن سکوتی فریاد وش ، روحیه ام برای

مبارزه با استاد داور سرکار خانم دکتر انصاری که خود

فرشتهای بودند و بر من نازل ،ضمن به دوش کشیدن سمت

رییس پژوهشگاه ادبیات فارسی باید مبارزه میکردم و در آنسو با همیاری استاد مشاور خوبم و مهربانم که دنیایی دیگر از

حجاب در من متبلور کرد ، سرکار خانم دکتر فراهانی مدیر گروه

مدیریت برنامه ریزی

و نهایتا و دفاع همه جانبه مرد بلند پایه اصلاحات ،

 مشاورو معاون اولجناب دکتر خاتمی و مشاور کنونی دکتر

روحانی و عارف ، که خیلی ها آرزوی دیدن ایشان و

افتادگیشان را دارند ،

 استاد راهنمای عزیزم جناب دکتر  محمد رضا  تاجیک ، در

حالی که که 3 مدرک فوق لیسانس و دکتری از دانشگاه  " اسکس "   انگلستان را با خود حمل میکرد ،  و مشاور آقای

مهندس موسوی درمسابقه انتخاباتی  88 بودند ، به لحاظ

عصبی  بهم ریخته ترسی بغض وش ، بر من چیره شد !

 با تعاریف محبت آمیز استاد تاجیک  از بنده که خود انتظار آنرا

نداشتم و در همین مقاله از حرکت ایشان قدر دانی میکنم  ،

شروع  جلسه دفاعیه من اعلام  شد !

تونل زمان !

انگار به دنیای  دوست خوبم و پانزده ساله ام  احمدرضا عابد

زاده  در فشار ملبورن استرالیا سفر کردم و در میان سوژه های توضیحات ، خود را عابدزاده ای یافتم   در 10 دقیقه پایانی

بازی ایران و استرالیا با آماج حملات ! اثرات بار انتقاد منفی

 جویدن آدامس  برخود را ، در رگهای خونی مغزش تحمل

میکرد و همچنان میخندید!  یکتنه ، تیوری توانستن را که آرزوی هر استرالیایی بود ، جهت حضور در جام جهانی ، با

شجاعت برایشان به فعل تنوانستن تبدیل می نمود اما ازشجاعت

من خبری نبود ! این تنها راه موفقیت و رسیدن به اعتماد به نفسم بود !  اعتماد به نفسی که تصادف کرده بود از در کما

رفتنش مدتها میگذشت!

اعتماد به نفسی که بود برگرفته ازضربه فنی کردن فوق

لیسانس و دکتری بود و نبود !

شجاعتی که مثال زدنی بود و کنون اثری نبود !

به درخواست جناب دکتر استاد اسطوره ، تاجیک ،  قسمت

کوتاهی از مطلبم را همراه با نتیجه گیری کلی بیان نمودم که

آنهم نقد شد اما نمره اعلام شده در قیامی که به احترام دانش

من بود ، جوابی مستحکم به تلاش 6 ماهه مرد دانش و من بود !

که زمان اعلام نمره فرا رسید !

در موجی نسیم وار از قیام حاضرین ، نمره ارایه شده

از سوی جناب دکتر تاجیک اعلام شد !

20 و معدل کل ۱۹/۱۱ کارشناسی ارشد اعلام شد !

این عامل  نفر اول شدن من در دانشگاه و اخذ عنوان   "نخبه میشد  "  !

و  من فارغ البال و فارق الحال ،  خدای بیکران را سپاس

گفتم با چشمانی جاری از رودی به مثابه رود های شمالی کشور

، در آغوش اسطوره هایم ، گوهر وجودم پدر و اسطوره ام

دکتر تاجیک جای گرفته ، بغض موفقیت چالش بر انگیزم را شکاندم .....

کیک زیبای مهسا همسرم در آن میان خود نمایی میکرد که

الحق هنر مندانه بود و دستش را بابت این " کلک " خیال انگیزمیبوسم .

از بحث اصلی خارج نشویم !

با بدست آوردن چنین غیر ممکنی  را ممکن ساختن ، دوست

داشتم از حسم برای همه بگویم

اما نه گوشی برای شنیدن ،

نه چشمی برای دیدن !

ونه دیدنی برای متوقع شدن !

  مهر خفقان بر دهانم "  سکوت فریاد وشی  "را القا مینمود و

این مهم ، آغازگر یک سری تغییرات بود . تغییراتی که

کاتالایزور حس مبارزه و اعتراضات دیالکتیکی بود ! از نوع

خودم ! با خودم !و دیگرانی که به نا حق انتقاد میکردند !

حس دیده نشدن و نبودن برای دیده شدن و بودن !

چه راه پر مشغله ای را همراه با پرواز ، سعی در مدیریت

خانواده و جبران خیلی از کمی و کسریها  اما گوشی برای

شنیدن و چشمی برای دیدن  نبود  !  

فقط انتقاد از جویدن آدامس بود !

انتقاد از  حرف زدن و لباس پوشیدن !

کسی حماسه ای که خلق کردم را نمیدید ، اما جویدن آدامس و

سایر رفتارهایم حتی حضور ، بیان نظرات و عکسهای بزرگان

در صفحات اجتماعی را  کوچک را میدیدند و تاب دیدن حضور

چنین بزرگانی را در صفحات و منزل من و ضیافتهای شام و

ناهاردر کنارشان را نداشتند ! اما در صفحات اجتماعی خود ،

همه با شهین بقال عکس داشتند و به آن میبالیدند !

در چند مورد هم داشتیم سطح درسی  رتبه و کلا همه چیز افراد

تغییر کرده در محور سینوسی ، به بالا حرکت میکرد !!!!!!

مثلا طرف تا سر دهقان فداکار درس خوانده بود واکنون در این

موفقیت ، تبدیل به انیشتن شده بود اما فرمول دور زدن زمان با

انژی را نمیدانست!

 همه آنچه به وقوع میپذیرفت ، نقد من بود و انتقاد از تکان

خوردن ! من ، من نبودم ! تماما این بود که چرا اینجوری ، چرا اونجوری !!!!!!!!

تنها تاجیکی بود که قدر دانشم را میدانست ! طلایی بود ! فرخ

رو بود و پدرم که با نخبه شدنم ، مایه مباهاتشان بودم !

هر توپی که میگرفتم در ایران ، بلوایی بود و در ملبورن صدای

جیغهایی از نوع فحش هایی از سینه ، اما من باز هم خندیدم و

بی توجه به  انتقادات کار خودم را کردم  و شاگرد اول شدم !

تمام توپهارو با خنده گرفتم !

 آری !من  احمدرضا عابد زاده بودم ! ازاو آموخته بودم هرکی

هرچی میگفت با خنده و جویدن آدامس ، بگذرونم ! اما خبر

نداشتند برای دور ریختن این هجمه انتقادات ، درون آدم سطل

زباله ای نیست و این انتقادات بود که آرام ارام در رگهایم تغییر

حالت میداد و من نمیفهمیدم !

ملبورن استرالیا بود و من یکه و تنها در ۱۵ دقیقه پایانی !

 تماشاگران استرالیایی ، با هر توپی که میگرفتم داد میزدند !

چون همه هدفشان ،این بود که تیوری رفتن به جام جهانی را

تبدیل به فعل کنند !

از این طرف درایران ما همه دست بر دامان خدا ! طوریکه

بانگ جوشن کبیرشان تا آنجا بر من شنیده میشد !

تماشاگران ، انتقادهای همیشگی خود را مبنی بر اینکه عابدزاده

، همیشه آدامس میجود ، یا  فلان فعل را انجام میدهد ، در میان

بانوان طرفدار زیاد دارد ، حرکاتم را نقد و در "همزاد پنداری" 

نقد ، مسخره میکردند چون مرا با درد هایم ، عامل نرسیدن به

فعل مورد علاقه شان میدانستند!

من هم از روی عادت ، همه را در خود میریختم ، اما در کجا !؟

درون شریانهای نازک قلب  و و مغزم ؟


و با آن حال خندیدمو به بچه ها با جویدن آدامس روحیه میدادم

!  اما درون سرم چه غوغایی بود از سر درد مبارزه با این

انتقادها  !  

شما لازم نیست مرا ادب کنی !

از خود راضی نبودن یاد دهی !

من اینگونه ام  !

ملتی بر من مینازد !

بس است این را بکن ، آنرا نکن !

چرا از افتخاراتم سخنی بر زبان نمی آوردید ؟ 

یکتنه تیم را به جام جهانی بردم و با معدل 19/11 فارغ

التحصیل شدم اما مگر

دیدید؟؟

رفتیم جام جهانی اما توده ای از انتقاد در سرم ، در میان

شریانهای نازک مغزیم ! نمیگذاشت همه چیز آرام باشد!

تا ان شبی که ،توده ، رگ را بست و این مردم   "آگاه و همه

چیز دان  "مرا با مصرف همزمان تریاک و مشروب نقد کردند !

اما دوستدارانم که مرا نیک میدانستند احمدرضا عابد زاده حتی

از بوس سیگار هم تنفر داره! برایم نگران بودند که عقاب را

چه میشود ؟!

اینبار ندای جوشن کبیرمردم از پشت بیمارستان کسری جاری

شد و من باید فعل ماندن را صرف میکردم. نمیخواستم بمیرم !

نمیخواستم !

به دنیای دوست و شاگرد خوبم ، آرش آمدم و در جلسه دفاعش

، اعتماد به نفس را  اینبار من از تو آموختم !

به لطف خدا و درایت دکتر بهتر و بهتر شدم اما لعنت لعنت و

باز هم لعنت به این انتقادات که به ظاهر ، همه هم از روی

دلسوزیست و دوستی  !

 منتها دوستیهای خاله خرسه  !

لعنت به این نقادها !

در این دریای پر تلاطم زندگی ، هرکسدر درون خویش نقش و

شخصیتی دارد  که عوض کردن آن زمان لازم دارد و اگر اینکار

سریع و با استرس انجام شود ، عقابی میماند که توانای راه

رفتنش نیست و از من آن ماند !!!

اما در جلسه مصاحبه ای که به مناسبت نفر اول شدنم  برگزار

شد  و بنده نیز دقایقی  بعنوان  نخبه   به پرسشهای طرح شده جواب دادم  

در جواب مصاحبه کننده ای که پرسید :

 بعنوان نفر اول و نخبه دانشگاه این سوال را مطرح مطرح

میکنم " دوست دارید که باشید ؟ "

 با اندکی تامل جواب دکتر تاجیک ، اسطوره افسانه ای ام را

اندکی تغییر دادم و گفتم :

هم همه کس ، هم  هیچ کس !

دوست داشتم مولانا باشم به واسطه اشعارش !

یا دکتر شریعتی باشم به واسطه شجاعت در بیان افکارش  !

آرزو داشتم تاجیک باشم در علم ، دانایی ، سیاست و اخلاق

نیکش !

دوست دارم خلبان فرخ رو باشم به واسطه بی شیله پیلگی و علم پروازش که تمامی ندارد !

دوست دارم تیمسار طلایی باشم به واسطه مهرورزیدن و شجاعتش  !

دوست دارم رحیم نجاتی باشم بواسطه دل بزرگش !

دوست دارم پدرم باشم به واسطه دانش بی حد و حصرش !

دوست دارم خودم باشم و هنر حکومت نشدن را بیاموزم و روی آن کار کنم .

 و

بیش از دوست دارم  روزی را ببینید  که رییس جمهوری

جوان شده ا م !

دوستدارم همه و هیچکس باشم !

هرچه هستم و دارم آنرا بی فخر فروشی تن کنم که کودکی بی

بضاعت ، در خیابان  افسوس مرا نخورد ! دوست دارم از همه

، افعال زیبایشان را در مغزم کلکسیون ساخته و استفاده کنم .

دوست دارم همه چیز باشم و هیچ نباشم !

بقول بزرگی :

شاید زندگی آن جشنی نباشد که انتظارش را داشتی  اما، حالا

که دعوتی و آمدی، تا میتوانی زیبا برقفص !

۲ نظر ۰۳ خرداد ۹۵ ، ۱۷:۵۷
امیرآرش فرخ